سلام به دوستانی که دوستی رابرایم ترجمه کردند

دوروزپیش اتفاق وحشتناکی افتادوبرادرم همراه همسرش تصاف کردندو...

حالشون خیلی بد بود ومن که کاری نمیتوانستم انجام دهم به دوستان باصفاوبااخلاصی که میشناختم پیام دادم وازانها خواستم که دعاکنند .

به دعاهای بچه هاصبح زودخبرسلامتی کامل همسرش رسید ولی درموردداداشم اصلاجالب نبود وگفتند احتمال زیادجمجمه سرشکسته و...احتمال خونریزی داخلی هست من که خیلی ناراحت بودم به بیمارستان رفتم ولی کاری ازدستم برنمی امد بنابراین برگشتم وتصمیم گرفتم شاگردهای کوچکم رابرای دعاکردن خبرکنم .اول به مدرسه 12بهمن مقطع ابتدایی ناحیه 1 اصفهان رفتم وبچه هاگریه میکردندودعامی کردند

کلاس 5و4رارفتم سرکلاس سوم بودم که تلفن زنگ زد وازبیمارستان خبرداداندجواب عکس وازمایشات جدید عالیه وهیچ مشکلی نیست /

حس عجیبی داشتم  بچه هاوقتی فهمیدندکه خداچقدردعایشان رادوست دارد بااینکه اشک میریختنددست میزدندومیخندیدندبعدهم به مدرسه شهیدثانی اومدم وبچه های ابتدایی وراهنمایی راباخبرکردم

همینجامیخواهم به همه دوستانی که واقعابرادرانه وبااخلاص دعاکردندبگویم امروزبرادرم مرخص شد وشادی به خانواده برگشت.

همیهجاازشمایی که بادعایاپیامک یاعیادت وبه هرشکلی کمک کردیدتشکر میکنم ومیگویم که شمابه ادلیست دعای من اضافه شدید وامیدوارم بتوانم جبران کنم ازخدای مهربان که همیشه لطفش همراهمون بوده خاضعانه تشکر میکنم فعلابیش ازاین نمیدونم چی بگم یا زهرا