سبکه زندگی اسلامی وغربی با همه راهکارها وعلل
مفهوم خویشاوندی (عمو، دائی، خاله ...) از بین می رود و فراموشی مفاهیمی چون عشق و محبت متقابل
جایگزینی رسانه و تلویزیون به جای مکالمه اعضای خانواده
پدر و مادر مرکز ثقل خانواده هستند
خانواده بزرگ و نظام اجتماعی حاکم بر خانواده در این زیستن بسیار مهم است.
نقش ها، مشخص و وظایف و هنجارهای اجتماعی متعدد بر آن ها مستقر می شود.
غلبه محبت، عشق و فداکاری بر روابط اعضای خانواده
نگاه عاشقانه زن و شوهر به ادای حقوق متقابل یکدیگر
این دو نوع نگرش به خانواده دائماً با هم در چالش خواهند بود. همچون آن چه که در سریال پدرسالار نشان داده شد.
بر هم خوردن نقش ها این تعارض را بسیار می کند. پدر نقشی برای خود قائل است که فرزندان قبول ندارند.
ولایت پدر بر خانواده دچار تعارض می شود و بحث تواضع و ولایت پذیری اعضای خانواده از پدر موضوع چالش است
هنر و ادبیات
بازگشت به هنر و ادبیات اسطوره ای پیش از عصر دینی
اصالت یافتن گرایشات فرمالیستی و هنر برای هنر و نفی ادب و هنر متعهد
اصالت قالب شکنی و آنارشیسم و ساختارشکنی
بسط نفسانیت و سوبژکتیویسم در قالب هایی همچون پرسپکتیو و گسترش فردیت.
بریدن بند ناف هنر از سنت ها و اصالتها
غلبه احساسات زدگی و نیهیلیزم هنری
ترویج کوبیزم و نگاه انتزاعی به همه چیز و نظم ستیزی و تقدیس هرج و مرج
گرایش به جبر جنسی، جبر طبقه و جبر محیط
پورنوگرایی و سوءاستفاده از غرایز انسانی
پایبندی به ادبیات محکم عصر دینی و تقید به مفاهیم اسلامی
اصالت یافتن ادبیات متعهد و تقبیح هنر برای هنر
پایبندی به قالب ها و سبک های سنتی و اخلاق مدار و رعایت حریم های شرعی
اصالت حقیقت به جای اصالت نگرش هنرمند
نفی فردیت و اندوویژوالیسم و ترویج روح جمعی و اجتماعی.
جهت دهی به غرایز انسانی در مسیر عبودیت الهی
سرور و نشاط پاک و ابتهاج درونی ناشی از فراورده های هنری به جای کامجویی افراطی
تعارض در مفاهیم
تعارض در قالب ها و فرمت ها
تعارض در روش ها و مدل ها
تعارض در نگرش ها و بینشها
(هنر و ادبیات بیشترین تعارضات را به نمایش گذاشته است)
معماری
غفلت زا، مصرف محور و تابع نیازهای دنیای مدرن و شهر مدرن
تفاوت آشکار طبقاتی در شمال و جنوب شهر و ابراز آن
عدم رعایت حریم خصوصی و فردی
انسان محور و تربیت محور بودن یک شهر
غایت طراحی ها توحید و خدامحوری است
جوشش انواع هنرها در جهت تعالی انسان از طریق هنر
رعایت هارمونی انسانی در طراحی ها
برخورداری از ویژگی های متعدد معماری دینی سنتی همچون پیوند مسجد و اجتماع
حفظ حریم های شخصی و خانوادگی و...
معماری هویت مدار سنتی در تعارض تام با معماری بی هویت و نیاز محور مدرن است.
تقسیم طبقاتی شهر به پایین و بالا و متوسط و حاشیه و... در نظام سنتی دینی جایی ندارد.
پیوندهای اجتماعی معماری سنتی در معماری مدرن کاملاً از هم گسسته می شود.
نظام های ارزشی دو معماری کاملاً در تضاد با یکدیگر هستند.
ارزش ها و نظام ارزشی
شکاکیت فلسفی، پلورالیسم معرفتی، حقیقت ستیزی
نسبی شدن اخلاق و نظام ارزشی
تغییر انسان های الگو و گروههای مرجع اجتماعی
پیوند نظام ارزشی با قهرمان های نوظهور و از رسانه برخواسته همچون بازیگران و خوانندگان و ورزشکاران
خروج دین از لایه مرکزی نظام ارزشی
نگاه حداقلی به دین
نگاه انتزاعی و ویترینی و فانتزی و دکوری به متون دینی
مطلق بودن و فطری بودن ارزش های اخلاقی متعالی
قدسی بودن انسان های الگو و رجوع به ایشان
حضور و نقش آفرینی دین در لایه مرکزی نظام ارزشی
نگاه حداکثری به دین
نگاه واقعی و غیر تشریفاتی به اموزه های دینی
اعتقاد به تقدس مفاهیم و شخصیت های دینی
تعارض شدید اخلاق مطلق با اخلاق نسبی
تعارض انسان های الگو و ارزشی در نگرش دو گفتمان
چالش دو گفتمان بر سر جایگاه دین و کارکرد ارزش ساز آن و میزان تأثیر دین بر نظام تصمیم گیریها
تقدس گرایی و ماده گرایی در تقابل آشکارند
هویت
تفکر مدرن به ویژه در هنگام ورود به جوامع سنتی، انقطاع از هویت تاریخی را دامن می زند.
انسان مدرن به دلایل گوناگون دچار بحران هویت و خودشناسی است.
بسیاری از هویت های جمعی خانوادگی جز در برخی از لایه های اشرافیتی مدرن، از بین می رود.
ناسیونالیسم و ملی گرایی می کوشد که جای هویت های دینی همچون هویت امت، هویت جمعی ملی گرایانه را جایگزین کند
در چهار عرصه ارتباط با خدا، خود، جامعه و خانواده، فرد نسبت خود را نمی یابد
هویت تاریخی در این گونه از جوامع مهم و پیوند و پیوست با آن بسیار ضروری است.
ارتباط با خدا اصلی ترین رکن هویتی فرد است
بحران هویت، معضل و مشکلی در عالم سنت و آدم متعلق به سنت به شمار نمی آید.
هویت خانوادگی و قومی و جمعی از هویت های مهم در انسان سنتی است.
در بسیاری از جوامع سنتی به ویژه جوامع دینی، نگرش هویت جمعی به امت دینی و امامت دینی بسیار رایج تر است.
انقطاع هویتی مدرن و پیوند هویتی سنت، چالشی را شکل می دهد که هویت تاریخی را بحران زده می کند.
میان هویت های جمعی دوره سنت و دوره مدرن، چالش های جدی وجود دارد. زیرا که بسیاری از نظامات اجتماعی عالم سنت، توسط عالم مدرن از میان برداشته می شود.
هویت جمعی همچون امت دینی، منافع و کنش های منبعث از نگرش ملی گرایی را به چالش می کشد. این نگرش به ویژه در جوامع اسلامی بسیار قوی است.
نظام تعلیم و تربیت
تغییر ساختار آموزش و پرورش و به تبع آن تغییر بسیاری از مفاد و فرآیندهای پیشین نظام پرورشی.
مدرک گرایی و مدرک زدگی و اصالت رتبه های متعارف آکادمیک
تفکیک پرورش و تزکیه و تهذیب از آموزش و تعلیم
طرد نگاه عبادت گونه به تعلیم و غلبه سود انگاری در انگیزه های متعلم
تشکیل مثلث هماهنگ معلم، متعلم و علم بر مبنای آموزه های دینی
تقدم پرورش بر آموزش
علم اعم از دانسته ها و باورهاست
به کارگیری خانواده به عنوان بازوی نظام آموزش و پرورش
روابط اخلاقی حاکم بر استاد و دانشجو
تضاد انسان های ساخته شده در دو نظام آموزشی
تضاد ساختاری این دو نظام آموزشی و پرورشی
چالش مفهومی در درون انسان تربیت یافته در این دو نظام آموزشی
تضاد علم برآمده از این دو نظام آموزشی (علم دنیاگرا یا آخرت گرا)
مولفه های سبک زندگی
سبک زندگی مدرن، غربی و اروپایی
سبک زندگی اسلامی - سنتی
محورهای تقابل و تعارض سبک های زندگی
ساختار علم
نگرش تجربی به علوم انسانی
جدایی ساحات علوم از یکدیگر
نگرش تکنیکی محض به عالم
اصالت یافتن تجربه و حواس بشری (آمپریسم و پوزیتیویسم)
نسبت معکوس با دین برقرار کردن
وحی ستیزی و متن ستیزی علوم و غلبه هرمنوتیک
پیوند ساحات علوم با یکدیگر و نگاه وحدت گرا و وحدت نگر
عدم نگرش تکنیکی و تسخیر مآب به عالم
اصالت داشتن خرد بشر و معنایافتن تجربه در بستر خرد
نسبت تکاملی با دین برقرار کردن
درجه بندی علوم بر مبنای نگرش وحیانی
تضاد در ساختار و پیوند با دیگر علوم
تضاد در نگرش به عالم و جهان بینی حاکم بر فکر عالمان و دانشمندان
تضاد در روش و ابزارهای شناخت
تضاد نگرش به نسبت به دین
تضاد در نگاه به کاربردهای دانش
ساختار اجتماعی
تغییر ساختار اجتماعی با محوریت اقتصاد به بورژوا (سرمایه دار)، طبقه متوسط و طبقه پایین و کارگر
تغییر هویت های جمعی از جمله خانواده، محله، قومیت
تقلیل نقش برخی از کنش گران فعال اجتماعی همچون روحانیون
تغییر گروههای مرجع سیاسی و فکری
نگرش متفاوت در نظام طبقات اجتماعی و اهمیت داشتن ساختارهای اجتماعی دیگر
اهمیت داشتن هویت های جمعی همچون خانواده بزرگ، محله، قومیت
تکیه بر نقش اجتماعی روحانیت در ساختار اجتماعی
تنبلی ریشه در ساختار دیکتاتوری و پادشاهی سابق در ملل سنتی دارد
تضاد در نگرش به ساختار اجتماعی
تضادر در ساختارهای اجتماعی دوگانه
تضاد در نگرش به هویت های جمعی و گروهی
تضاد جایگاه نقش های اجتماعی
نظام اقتصادی
اصالت سودانگاری و تلاش بی وقفه برای زر اندوزی هم در ساختار کلان و هم در ساختار خرد اقتصاد
محوریت اجتماعی طبقه سرمایه دار
انقطاع ارتباط و پیوند با ساختارهای اجتماعی دینی
عدم محوریت اخلاق و شرع و نسبی گرایی برآمده از سودانگاری
معاملات ربوی و اصالت ربا و نزول خواری
نسبت با رسانه و اصالت ویترین و محوریت فرهنگ و قهرمان های دوره مدرن
عدم اهمیت نظام اقتصادی سنتی دینی همچون خمس و زکات و وقف
نبود روحیه ایثار و انفاق
تأثیرات ویترین گردی و پاساژ گردی بر فرهنگ
نبود توکل در فرایند ارتزاق
غلبه کاپیتالیسم و سرمایه سالاری
اصالت اخلاق و شریعت و فقه و مکاسب در برابر اصالت سودانگاری
حضور روح دینی و نگاه الهی به رزق و اصول شریعت در فرآیند کسب سرمایه
ارتباط وثیق و مشخص و تشکیلاتی با ساختارهای دینی
قبح ربا و معاملات ربوی و نگرشی قدسی و عرفانی به حرمت ربا
عدم اهمیت ویترین رسانه ای و انسان های الگو مدرن ...
اهمیت شگرف نظامات اقتصادی دینی همچون خمس و زکات و وقف و انفال و انفاق
محوریت معبد و مسجد در بازار
نگاه جهادی به رشد اقتصادی
تضاد در ارتباطات
تضادر در ارتباط ساختار دینی
پدید آمدن دوگانه بازارهای سنتی و مدرن و اقتصاد سنتی و مدرن
تضاد ارزش های اخلاقی هم در ساختار بازار و هم در بدنه انسانی و هم در درون انسان سنتی مدرن بازاری
تضاد نظام های ارزشی در ارائه محصولات
تضاد نظامات اقتصادی دینی با نظامات اقتصادی مدرن
الگوی مصرف
تولید نیازهای کاذب برای بشر
اصالت مصرف گرایی بی حد و حصر
تأثیر رسانه بر ساختن الگوی مصرف براساس ارزش های کاملاً غربی
بی توجهی به طبیعت
مارک زدگی و برندگرایی
قناعت و رضایت به تقدیر الهی در کنار تلاش
پرهیز از اسراف و تبذیر
عدم حضور رسانه و ارزش های رسانه ای الگوی مصرف و تکیه بر ارزش های تاریخی و بنیادین
ترویج روحیه ایثار اقتصادی و انفاق
تضاد کلی و جزئی دو نظام الگوی مصرف
اوقات فراغت
معنادار شدن اوقات فراغت به سبب آن که تعطیلات در مفهوم مدرن از خواص زیستن مدرن و انسان کارگر و انسان بورژواست
محوریت غفلت در اوقات فراغت و تمایل به محرّمات شرعی و مصرف زدگی افراطی در اوقات فراغت
سفر صرفا برای تفریح و رهایی موقتی و تخدیری از آلودگیهای شهر
محوریت ذکر و فکر و معنویت افزائی در زمان فراغت و افزایش عبادات مستحب و مراسمات عبادی در روز و شب جمعه
عدم مصرف گرایی افراطی و عدم اسراف در تمام ساحات زندگی
سفر برای عبرت اندوزی و البته تفریح جسم و روح
تضاد کلی و جزئی در نگرش و بهره گیری از اوقات فراغت
مدلهای دین داری
و دین ورزی
تلقی امر فردی و سلیقه ای از دین و پذیرش سکولاریسم
اصالت معرفتی تجربه دینی
پذیرش پلورالیسم معرفتی دینی
نگرش پراگمات به کارکرد های دین و پذیرش منفعت طلبانه آن
نگاه منافقانه و ابزاری و ریاکارانه و بروکرات به دین
غلبه ظواهر بر معارف دینی
امر فردی و جمعی به صورت تؤمان و نفی سکولاریسم هم در نگرش درون دینی و هم در نگرش برون دینی برآمده از حوزه خرد و وحی
عدم پذیرش پلورالیسم معرفتی و ترویج حقیقت گرایی
عدم نگرش پراگمات به دین و پذیرش دین حتی در صورت تضاد با منافع فردی
تعادل در ظاهر و باطن
پذیرش دین به عنوان برنامه رسمی زندگی
تعادل در آخرت گرایی و آبادکردن دنیا
تضاد در فلسفه دین داری
تضاد در تعریف و تعیین ابعاد دین
تضاد در فهم منبع دین
تضاد در فهم کارکردهای دین
تضاد در فهم نسبت به گستره دین
تضاد در نگرش به تاریخ دین
تضاد در نگرش به متون دینی
فرهنگ عمومی
فراموشی صله رحم
غلبه نظم تکنولوژیک و اجباری بر نظم پذیری وجدانی و درونی
بی معنائی مفهوم همسایگی
اهمیت به صله رحم
رعایت حقوق بدن، خانواده، جامعه، همسایگان و ...
رعایت حق الناس در کنار حق الله
ظواهر جامعه مدرن در برخی اوقات از ظواهر جامعه دینی منظم تر جلوه می کند و باعث مغالطه در ذهن متدینین می شود
جایگزینی رسانه و تلویزیون به جای مکالمه اعضای خانواده
پدر و مادر مرکز ثقل خانواده هستند
خانواده بزرگ و نظام اجتماعی حاکم بر خانواده در این زیستن بسیار مهم است.
نقش ها، مشخص و وظایف و هنجارهای اجتماعی متعدد بر آن ها مستقر می شود.
غلبه محبت، عشق و فداکاری بر روابط اعضای خانواده
نگاه عاشقانه زن و شوهر به ادای حقوق متقابل یکدیگر
این دو نوع نگرش به خانواده دائماً با هم در چالش خواهند بود. همچون آن چه که در سریال پدرسالار نشان داده شد.
بر هم خوردن نقش ها این تعارض را بسیار می کند. پدر نقشی برای خود قائل است که فرزندان قبول ندارند.
ولایت پدر بر خانواده دچار تعارض می شود و بحث تواضع و ولایت پذیری اعضای خانواده از پدر موضوع چالش است
هنر و ادبیات
بازگشت به هنر و ادبیات اسطوره ای پیش از عصر دینی
اصالت یافتن گرایشات فرمالیستی و هنر برای هنر و نفی ادب و هنر متعهد
اصالت قالب شکنی و آنارشیسم و ساختارشکنی
بسط نفسانیت و سوبژکتیویسم در قالب هایی همچون پرسپکتیو و گسترش فردیت.
بریدن بند ناف هنر از سنت ها و اصالتها
غلبه احساسات زدگی و نیهیلیزم هنری
ترویج کوبیزم و نگاه انتزاعی به همه چیز و نظم ستیزی و تقدیس هرج و مرج
گرایش به جبر جنسی، جبر طبقه و جبر محیط
پورنوگرایی و سوءاستفاده از غرایز انسانی
پایبندی به ادبیات محکم عصر دینی و تقید به مفاهیم اسلامی
اصالت یافتن ادبیات متعهد و تقبیح هنر برای هنر
پایبندی به قالب ها و سبک های سنتی و اخلاق مدار و رعایت حریم های شرعی
اصالت حقیقت به جای اصالت نگرش هنرمند
نفی فردیت و اندوویژوالیسم و ترویج روح جمعی و اجتماعی.
جهت دهی به غرایز انسانی در مسیر عبودیت الهی
سرور و نشاط پاک و ابتهاج درونی ناشی از فراورده های هنری به جای کامجویی افراطی
تعارض در مفاهیم
تعارض در قالب ها و فرمت ها
تعارض در روش ها و مدل ها
تعارض در نگرش ها و بینشها
(هنر و ادبیات بیشترین تعارضات را به نمایش گذاشته است)
معماری
غفلت زا، مصرف محور و تابع نیازهای دنیای مدرن و شهر مدرن
تفاوت آشکار طبقاتی در شمال و جنوب شهر و ابراز آن
عدم رعایت حریم خصوصی و فردی
انسان محور و تربیت محور بودن یک شهر
غایت طراحی ها توحید و خدامحوری است
جوشش انواع هنرها در جهت تعالی انسان از طریق هنر
رعایت هارمونی انسانی در طراحی ها
برخورداری از ویژگی های متعدد معماری دینی سنتی همچون پیوند مسجد و اجتماع
حفظ حریم های شخصی و خانوادگی و...
معماری هویت مدار سنتی در تعارض تام با معماری بی هویت و نیاز محور مدرن است.
تقسیم طبقاتی شهر به پایین و بالا و متوسط و حاشیه و... در نظام سنتی دینی جایی ندارد.
پیوندهای اجتماعی معماری سنتی در معماری مدرن کاملاً از هم گسسته می شود.
نظام های ارزشی دو معماری کاملاً در تضاد با یکدیگر هستند.
ارزش ها و نظام ارزشی
شکاکیت فلسفی، پلورالیسم معرفتی، حقیقت ستیزی
نسبی شدن اخلاق و نظام ارزشی
تغییر انسان های الگو و گروههای مرجع اجتماعی
پیوند نظام ارزشی با قهرمان های نوظهور و از رسانه برخواسته همچون بازیگران و خوانندگان و ورزشکاران
خروج دین از لایه مرکزی نظام ارزشی
نگاه حداقلی به دین
نگاه انتزاعی و ویترینی و فانتزی و دکوری به متون دینی
مطلق بودن و فطری بودن ارزش های اخلاقی متعالی
قدسی بودن انسان های الگو و رجوع به ایشان
حضور و نقش آفرینی دین در لایه مرکزی نظام ارزشی
نگاه حداکثری به دین
نگاه واقعی و غیر تشریفاتی به اموزه های دینی
اعتقاد به تقدس مفاهیم و شخصیت های دینی
تعارض شدید اخلاق مطلق با اخلاق نسبی
تعارض انسان های الگو و ارزشی در نگرش دو گفتمان
چالش دو گفتمان بر سر جایگاه دین و کارکرد ارزش ساز آن و میزان تأثیر دین بر نظام تصمیم گیریها
تقدس گرایی و ماده گرایی در تقابل آشکارند
هویت
تفکر مدرن به ویژه در هنگام ورود به جوامع سنتی، انقطاع از هویت تاریخی را دامن می زند.
انسان مدرن به دلایل گوناگون دچار بحران هویت و خودشناسی است.
بسیاری از هویت های جمعی خانوادگی جز در برخی از لایه های اشرافیتی مدرن، از بین می رود.
ناسیونالیسم و ملی گرایی می کوشد که جای هویت های دینی همچون هویت امت، هویت جمعی ملی گرایانه را جایگزین کند
در چهار عرصه ارتباط با خدا، خود، جامعه و خانواده، فرد نسبت خود را نمی یابد
هویت تاریخی در این گونه از جوامع مهم و پیوند و پیوست با آن بسیار ضروری است.
ارتباط با خدا اصلی ترین رکن هویتی فرد است
بحران هویت، معضل و مشکلی در عالم سنت و آدم متعلق به سنت به شمار نمی آید.
هویت خانوادگی و قومی و جمعی از هویت های مهم در انسان سنتی است.
در بسیاری از جوامع سنتی به ویژه جوامع دینی، نگرش هویت جمعی به امت دینی و امامت دینی بسیار رایج تر است.
انقطاع هویتی مدرن و پیوند هویتی سنت، چالشی را شکل می دهد که هویت تاریخی را بحران زده می کند.
میان هویت های جمعی دوره سنت و دوره مدرن، چالش های جدی وجود دارد. زیرا که بسیاری از نظامات اجتماعی عالم سنت، توسط عالم مدرن از میان برداشته می شود.
هویت جمعی همچون امت دینی، منافع و کنش های منبعث از نگرش ملی گرایی را به چالش می کشد. این نگرش به ویژه در جوامع اسلامی بسیار قوی است.
نظام تعلیم و تربیت
تغییر ساختار آموزش و پرورش و به تبع آن تغییر بسیاری از مفاد و فرآیندهای پیشین نظام پرورشی.
مدرک گرایی و مدرک زدگی و اصالت رتبه های متعارف آکادمیک
تفکیک پرورش و تزکیه و تهذیب از آموزش و تعلیم
طرد نگاه عبادت گونه به تعلیم و غلبه سود انگاری در انگیزه های متعلم
تشکیل مثلث هماهنگ معلم، متعلم و علم بر مبنای آموزه های دینی
تقدم پرورش بر آموزش
علم اعم از دانسته ها و باورهاست
به کارگیری خانواده به عنوان بازوی نظام آموزش و پرورش
روابط اخلاقی حاکم بر استاد و دانشجو
تضاد انسان های ساخته شده در دو نظام آموزشی
تضاد ساختاری این دو نظام آموزشی و پرورشی
چالش مفهومی در درون انسان تربیت یافته در این دو نظام آموزشی
تضاد علم برآمده از این دو نظام آموزشی (علم دنیاگرا یا آخرت گرا)
مولفه های سبک زندگی
سبک زندگی مدرن، غربی و اروپایی
سبک زندگی اسلامی - سنتی
محورهای تقابل و تعارض سبک های زندگی
ساختار علم
نگرش تجربی به علوم انسانی
جدایی ساحات علوم از یکدیگر
نگرش تکنیکی محض به عالم
اصالت یافتن تجربه و حواس بشری (آمپریسم و پوزیتیویسم)
نسبت معکوس با دین برقرار کردن
وحی ستیزی و متن ستیزی علوم و غلبه هرمنوتیک
پیوند ساحات علوم با یکدیگر و نگاه وحدت گرا و وحدت نگر
عدم نگرش تکنیکی و تسخیر مآب به عالم
اصالت داشتن خرد بشر و معنایافتن تجربه در بستر خرد
نسبت تکاملی با دین برقرار کردن
درجه بندی علوم بر مبنای نگرش وحیانی
تضاد در ساختار و پیوند با دیگر علوم
تضاد در نگرش به عالم و جهان بینی حاکم بر فکر عالمان و دانشمندان
تضاد در روش و ابزارهای شناخت
تضاد نگرش به نسبت به دین
تضاد در نگاه به کاربردهای دانش
ساختار اجتماعی
تغییر ساختار اجتماعی با محوریت اقتصاد به بورژوا (سرمایه دار)، طبقه متوسط و طبقه پایین و کارگر
تغییر هویت های جمعی از جمله خانواده، محله، قومیت
تقلیل نقش برخی از کنش گران فعال اجتماعی همچون روحانیون
تغییر گروههای مرجع سیاسی و فکری
نگرش متفاوت در نظام طبقات اجتماعی و اهمیت داشتن ساختارهای اجتماعی دیگر
اهمیت داشتن هویت های جمعی همچون خانواده بزرگ، محله، قومیت
تکیه بر نقش اجتماعی روحانیت در ساختار اجتماعی
تنبلی ریشه در ساختار دیکتاتوری و پادشاهی سابق در ملل سنتی دارد
تضاد در نگرش به ساختار اجتماعی
تضادر در ساختارهای اجتماعی دوگانه
تضاد در نگرش به هویت های جمعی و گروهی
تضاد جایگاه نقش های اجتماعی
نظام اقتصادی
اصالت سودانگاری و تلاش بی وقفه برای زر اندوزی هم در ساختار کلان و هم در ساختار خرد اقتصاد
محوریت اجتماعی طبقه سرمایه دار
انقطاع ارتباط و پیوند با ساختارهای اجتماعی دینی
عدم محوریت اخلاق و شرع و نسبی گرایی برآمده از سودانگاری
معاملات ربوی و اصالت ربا و نزول خواری
نسبت با رسانه و اصالت ویترین و محوریت فرهنگ و قهرمان های دوره مدرن
عدم اهمیت نظام اقتصادی سنتی دینی همچون خمس و زکات و وقف
نبود روحیه ایثار و انفاق
تأثیرات ویترین گردی و پاساژ گردی بر فرهنگ
نبود توکل در فرایند ارتزاق
غلبه کاپیتالیسم و سرمایه سالاری
اصالت اخلاق و شریعت و فقه و مکاسب در برابر اصالت سودانگاری
حضور روح دینی و نگاه الهی به رزق و اصول شریعت در فرآیند کسب سرمایه
ارتباط وثیق و مشخص و تشکیلاتی با ساختارهای دینی
قبح ربا و معاملات ربوی و نگرشی قدسی و عرفانی به حرمت ربا
عدم اهمیت ویترین رسانه ای و انسان های الگو مدرن ...
اهمیت شگرف نظامات اقتصادی دینی همچون خمس و زکات و وقف و انفال و انفاق
محوریت معبد و مسجد در بازار
نگاه جهادی به رشد اقتصادی
تضاد در ارتباطات
تضادر در ارتباط ساختار دینی
پدید آمدن دوگانه بازارهای سنتی و مدرن و اقتصاد سنتی و مدرن
تضاد ارزش های اخلاقی هم در ساختار بازار و هم در بدنه انسانی و هم در درون انسان سنتی مدرن بازاری
تضاد نظام های ارزشی در ارائه محصولات
تضاد نظامات اقتصادی دینی با نظامات اقتصادی مدرن
الگوی مصرف
تولید نیازهای کاذب برای بشر
اصالت مصرف گرایی بی حد و حصر
تأثیر رسانه بر ساختن الگوی مصرف براساس ارزش های کاملاً غربی
بی توجهی به طبیعت
مارک زدگی و برندگرایی
قناعت و رضایت به تقدیر الهی در کنار تلاش
پرهیز از اسراف و تبذیر
عدم حضور رسانه و ارزش های رسانه ای الگوی مصرف و تکیه بر ارزش های تاریخی و بنیادین
ترویج روحیه ایثار اقتصادی و انفاق
تضاد کلی و جزئی دو نظام الگوی مصرف
اوقات فراغت
معنادار شدن اوقات فراغت به سبب آن که تعطیلات در مفهوم مدرن از خواص زیستن مدرن و انسان کارگر و انسان بورژواست
محوریت غفلت در اوقات فراغت و تمایل به محرّمات شرعی و مصرف زدگی افراطی در اوقات فراغت
سفر صرفا برای تفریح و رهایی موقتی و تخدیری از آلودگیهای شهر
محوریت ذکر و فکر و معنویت افزائی در زمان فراغت و افزایش عبادات مستحب و مراسمات عبادی در روز و شب جمعه
عدم مصرف گرایی افراطی و عدم اسراف در تمام ساحات زندگی
سفر برای عبرت اندوزی و البته تفریح جسم و روح
تضاد کلی و جزئی در نگرش و بهره گیری از اوقات فراغت
مدلهای دین داری
و دین ورزی
تلقی امر فردی و سلیقه ای از دین و پذیرش سکولاریسم
اصالت معرفتی تجربه دینی
پذیرش پلورالیسم معرفتی دینی
نگرش پراگمات به کارکرد های دین و پذیرش منفعت طلبانه آن
نگاه منافقانه و ابزاری و ریاکارانه و بروکرات به دین
غلبه ظواهر بر معارف دینی
امر فردی و جمعی به صورت تؤمان و نفی سکولاریسم هم در نگرش درون دینی و هم در نگرش برون دینی برآمده از حوزه خرد و وحی
عدم پذیرش پلورالیسم معرفتی و ترویج حقیقت گرایی
عدم نگرش پراگمات به دین و پذیرش دین حتی در صورت تضاد با منافع فردی
تعادل در ظاهر و باطن
پذیرش دین به عنوان برنامه رسمی زندگی
تعادل در آخرت گرایی و آبادکردن دنیا
تضاد در فلسفه دین داری
تضاد در تعریف و تعیین ابعاد دین
تضاد در فهم منبع دین
تضاد در فهم کارکردهای دین
تضاد در فهم نسبت به گستره دین
تضاد در نگرش به تاریخ دین
تضاد در نگرش به متون دینی
فرهنگ عمومی
فراموشی صله رحم
غلبه نظم تکنولوژیک و اجباری بر نظم پذیری وجدانی و درونی
بی معنائی مفهوم همسایگی
اهمیت به صله رحم
رعایت حقوق بدن، خانواده، جامعه، همسایگان و ...
رعایت حق الناس در کنار حق الله
ظواهر جامعه مدرن در برخی اوقات از ظواهر جامعه دینی منظم تر جلوه می کند و باعث مغالطه در ذهن متدینین می شود
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۳۹۲/۰۹/۰۶ ساعت 10:24 توسط حاج اقا
|