۱۰ روش برای افزایش رضایت از زندگی

۱۰ روش برای افزایش رضایت از زندگی

در چند سال اخیر‌، روان‌شناسان و جامعه‌شناسان به بررسی اطلاعات درباره پرسشی پرداخته‌اند که قبلاً‌ برای فلاسفه مهم بود: چه چیزی باعث رضایت ما می‌شود؟
پژوهشگران به این منظور تحقیقات گسترده‌ای در سراسر جهان انجام داده‌اند تا ببینند چگونه چیزهایی مانند پول، نگرش، فرهنگ، حافظه، تندرستی، نوع‌دوستی و عادات روزانه بر احساس بهروزی ما تأثیر می‌گذارد. حوزه جدید روان‌شناسی مثبت پر از یافته‌های جدیدی حاکی از آن است که اعمال ما تأثیر چشمگیری بر احساس خوشبختی و رضایت ما از زندگی دارد. ۱۰ راهبرد ثابت‌شده برای افزایش رضایت عبارتند از:

۱ – لحظات روزانه زندگی را درک کنید

هر از چندی مکث کنید تا گل سرخی را ببویید یا کودکان را حین بازی تماشا کنید. کسانی که درنگ می‌کنند تا وقایعی را که به‌طور عادی با عجله پشت سر می‌گذارند، ببینند یا در طول روز به وقایع خوشایند روزانه فکر می‌کنند، افزایش قابل توجهی را از نظر رضایت و کاهش افسردگی گزارش می‌کنند.

۲ – از مقایسه بپرهیزید

چشم و هم‌چشمی جزئی از بسیاری از فرهنگ‌هاست اما مقایسه خودمان با سایرین می‌تواند به رضایت و عزت نفس لطمه وارد کند. به جای مقایسه کردن با دیگران، توجه خود را به دستاوردهای شخصی معطوف کنید تا به رضایت بیشتری دست یابید.

۳ – بیش از اندازه به پول توجه نکنید

کسانی که پول را در رأس فهرست اولویت‌های خود قرار می‌دهند، بیشتر در معرض افسردگی، اضطراب و عزت نفس پایین هستند. این امر در ملل و فرهنگ‌های گوناگون یکسان است. هر چقدر بیشتر رضایت را در کالاهای مادی بجوییم، کمتر آن را می‌یابیم. رضایت، عمر کوتاهی دارد و گذراست. پول‌دوستان نیز در آزمون پویایی و خودشکوفایی نمره اندکی می‌گیرند.

۴ – اهداف معنادار داشته باشید

کسانی که برای تحقق چیزی ارزشمند تلاش می‌کنند، بسیار راضی‌تر از کسانی هستند که رؤیاها یا آرزویی ندارند. این اهداف می‌تواند به سادگی یاد‌گرفتن مهارتی جدید یا بار آوردن بچه‌ها به شیوه‌ای اخلاقی باشد. انسان همواره برای رشد به نوعی معنا نیاز دارد. به گفته دانشمندان، رضایت و خوشبختی در محل تلاقی لذت و معنا قرار دارد. هدف چه در محل کار و چه در خانه آن است که فعالیت‌هایی انجام دهیم که از نظر شخصی هم لذت‌بخش و هم مهم باشد.

۵ – در کار ابتکار به خرج دهید

میزان رضایت شما از شغل تا حدی به ابتکاری که به خرج می‌دهید، بستگی دارد. محققان معتقدند هنگامی که خلاقیت به خرج می‌دهیم، به دیگران کمک می‌کنیم و راه‌های بهبود در امور را پیشنهاد می‌کنیم یا کارهای اضافی انجام می‌دهیم، از کارمان بیشتر احساس اغنا می‌کنیم.

۶ – دوست پیدا کنید و به خانواده اهمیت دهید

افراد راضی معمولاً‌ خانواده، دوست و روابط بهتری دارند. اما صرف کمیت رابطه با افراد کافی نیست، بلکه کیفیت آن نیز اهمیت دارد. انسان به رابطه نزدیک نیاز دارد؛ رابطه‌ای که در برگیرنده تفاهم و توجه باشد.

۷ – لبخند بزنید، حتی زمانی که حالش را ندارید

به‌نظر ساده می‌رسد اما بسیار مؤثر است. افراد راضی امکانات موجود، فرصت‌ها و موفقیت را می‌بینند. وقتی آنان به آینده نگاه می‌کنند، خوشبین هستند و وقتی گذشته را مرور می‌کنند، معمولا گزینه‌های مثبت را می‌بینند. حتی اگر از بچگی اینگونه بزرگ نشده‌اید که نیمه پر لیوان را ببینید، با تمرین نگرش مثبت به عادت تبدیل می‌شود.

۸ – طوری تشکر کنید که گویی واقعاً قدردان هستید

کسانی که عادت به سپاسگزاری دارند، معمولاً‌ سالم‌تر و‌ خوشبین‌تر هستند و بیشتر به سوی تحقق اهداف پیشرفت می‌کنند. تحقیقات نشان می‌دهد افرادی که به کسانی که به آنان کمک کرده‌اند، نامه تشکرآمیز می‌نویسند، از نظر رضایت در سطح بالا و از نظر افسردگی در سطح پایینی قرار دارند. به علاوه اثر یک نامه تشکرآمیز تا هفته‌ها طول می‌کشد.

۹ – از خانه بیرون بروید و ورزش کنید

تحقیقات نشان می‌دهد که ورزش می‌تواند به اندازه داروها در درمان افسردگی مؤثر باشد و در عین حال هیچ‌گونه عوارض جانبی نیز نداشته باشد. به علاوه، هزینه آن نیز به‌مراتب کمتر است. ورزش منظم حس تحقق چیزی را به انسان می‌دهد، امکان تعامل با دیگران را فراهم می‌کند، هورمون‌های عامل احساس خوب را در بدن آزاد می‌کند و عزت نفس را افزایش می‌دهد.

۱۰ – بخشش را فراموش نکنید

نوع‌دوستی و بخشش را به جزئی از زندگی خود تبدیل کنید و از این کار مقصودی را بجویید. محققان می‌گویند کمک به همسایه، داوطلب‌شدن برای انجام کارهای عام‌المنفعه یا اهدای کالا و خدمات باعث ایجاد احساس خوبی در شخص می‌شود که مزایای زیادی از نظر تندرستی به همراه دارد که از ورزش کردن یا ترک کردن سیگار هم بیشتر است. گوش کردن به درد دل دوست، یاد دادن مهارت‌ها، توجه به موفقیت‌های دیگران و روحیه گذشت نیز به رضایت می‌افزاید. محققان می‌گویند کسانی که برای دیگران خرج می‌کنند، بیشتر از کسانی که برای خودشان خرج می‌کنند، احساس رضایت می‌کنند

نکاتی برای ازدواج بهتر که تا به حال هیچکس براتون نگفته!

نکاتی برای ازدواج بهتر که تا به حال هیچکس براتون نگفته!
اگرچه خیلی ها با ازدواج کردن خوشبخت می شوند، و بعضی از آنها هم زندگی معمولی دارند، اما ما در اینجا می خواهیم شما را با راه های بدبخت شدن در ازدواج آشنا کنیم!

1. با کسی ازدواج کنید که دقیقا نقطه مقابل شما باشد. بهتر است مطلقا هیچ شباهتی به شما نداشته باشد. اگر برونگرا هستید، همسری درونگرا انتخاب کنید. اگر بصری هستید، با یک لمسی ازدواج کنید. اگر به شیوه زندگی سنتی ایمان دارید، کسی که به سبک مدرن اعتقاد دارد ممکن است کاملا بدبختتان کند! هرچه شباهتهای شما مخصوصا در اعتقادات کمتر باشد بیشتر می توانید به بدبخت شدنتان مطمئن باشید.


2. برای ازدواج هول باشید. تا می توانید عجولانه تصمیم بگیرید. حتی اگر کم سن ترین جوان دم بخت فامیل هستید. از کجا معلوم همین فردا همه شان ازدواج نکنند و مجرد ماندن شما نقل محافل نشود؟! هر زمان شنیدید یکی از فامیل یادوستانتان ازدواج کرده به شدت نگران شوید، اما قبل از هرگونه اقدامی اصل شماره سه را بخوانید.


3. زودتر از بزرگترهای خانواده ازدواج نکنید. اصل شماره 2 را جدی بگیرید، اما نه در داخل خانواده. اگر خواهر یا برادر بزرگتر شما هنوز ازدواج نکرده، حتی اگر کلا قصد ازدواج ندارد، شما هم ازدواج نکنید و بگویید تا او ازدواج نکرده شما هم ازدواج نخواهید کرد، حتی اگر گیس هایتان هم مثل دندانهایتان سفید شود. همه خواستگارها و موارد خوب را هم به همین بهانه رد کنید. اینطوری سالهای بعدی عمرتان را می توانید به راحتی به گوشه ای نشستن و حسرت خوردن بگذرانید. در صورتی که اصل شماره 3 درمورد شما صدق نمی کند، به سراغ اصل 4 بروید.


4. همسر آینده تان را از اماکن عمومی مناسب تور بزنید! مثلا پارک، سینما، کوه، جشن تولد دوستتان، و یا بهتر از همه اینها، "چت روم"! اگرچه بعضی ها به همین طریق با هم آشنا شده و احیانا ازدواج موفقی هم داشته اند، اما نگران نباشید؛ این اتفاق به ندرت روی می دهد. پس با خیال راحت بروید و آستین بالا بزنید!


5. به اولین خواستگاری که در خانه می آید جواب مثبت بدهید. اگر پسر هستید، به خواستگاری اولین دختری که با او آشنا می شوید بروید و با او ازدواج کنید. اصلا مهم نیست چه شخصیتی دارد، چند سالش است و چقدر به هم می خورید. هدف صرفا ازدواج کردن است. بنابراین خودتان را درگیر این جزییات کم اهمیت نکنید.


6. به هیچ وجه خانواده ها را در جریان نگذارید. یکی از علل بسیار موثر در بدبخت شدن، در جریان نگذاشتن خانواده هاست. بالاخره بزرگترها چهارتا پیرهن بیشتر از شما پاره کرده اند و ممکن است هوس کنند شما را راهنمایی کنند. مخصوصا پدر و مادرتان که به غیر از خوشبختی شما چیزی نمی خواهند. به حرفشان گوش ندهید. خودتان کاملا به دور از اطلاع آنها همه چیز را ببرید و بدوزید.


7. هرچه کمتر همدیگر را بشناسید. یادتان نرود که هرچه شناخت دو طرف از هم بیشتر باشد احتمال بدبخت شدنشان کمتر می شود. اصلا از طرف مقابلتان سوال نپرسید و به سوالات او پاسخ ندهید. در صورت امکان تمرین کنید تا یک ریز برایش حرف بزنید؛ آسمان و ریسمان را به هم ببافید، خوابهایتان را تعریف کنید، فیلم سینمایی تعریف کنید و خلاصه هر کار می توانید بکنید تا اصلا نگذارید طرف مقابل یک کلمه از دهانش بیرون بیاید. چون در این صورت ممکن است با حرفهایش خودش را به شما بشناساند. دوره آشنایی باید بسیار کوتاه باشد. بهتر است همان شب آشنایی مراسم خواستگاری را برپا کنید و فردایش هم ازدواج کنید و زود قال قضیه را بکنید برود پی کارش!

۸. تا می توانید دروغ ببافید. خودتان نباشید. این بهترین فرصت است که می توانید همه آرزوها و آرمان های بربادرفته خودتان را زنده کنید! کافی ست کمی در دریای وهم و خیال غوطه ور شوید و بعد هرچه به زبانتان می آید بگویید. از مسافرتهای خارجی گرفته تا صداقت و نجابت و .... درمورد خودتان، خانواده تان، دوستانتان، شغل و درآمدتان، محیط کاریتان، و خلاصه هرچه به دستتان می رسد خالی بندی کنید.


۹. وعده های بی اساس بدهید. در پی اصل شماره 9، می توانید بر اساس دروغ هایتان وعده و وعیدهای واهی هم بدهید. اصلا نیازی نیست که به میزان توانایی خودتان و کلا امکان پذیر بودن وعده ها حتی فکر هم بکنید. وقتی در کنار دروغ ها چهارتا وعده پوچ هم سوار شود، معرکه می شود!


۱۰. کاملا احساسی تصمیم بگیرید. در همان نگاه اول یک دل نه صد دل عاشق شوید. کف کنید. هرچه بتوانید زودتر و شدیدتر شیفته طرف مقابلتان شوید، احتمال بدبختی شما بیشتر خواهد شد. تماس فیزیکی می تواند در این مورد نقش زیادی داشته باشد. حتما شنیده اید که عشق آدم را کور می کند. خب این همان عشق کور است. وقتی اینطور شیفته می شوید دیگر عقلتان از کار می افتد و بقیه ماجرا را هم خودتان بهتر می دانید!


۱۱. تغییر کنید. به محض شروع رابطه (یا حتی قبل از شروع آن!) شروع کنید به تغییر کردن. این تغییر باید در راستای علایق و سلایق طرف مقابلتان باشد. بلافاصله دریابید که او چه جور آدمی است و فوری مثل او شوید. بعد هم هرچه او گفت بگویید "من هم همینطور، عزیزم!" دقیقا همان چیزی شوید که او می خواهد. شاید فکر کنید این مکانیسم چندان موثر نیست، اما به شما اطمینان می دهم که هست: با این کار هم هویت خودتان را از دست می دهید، هم طرف مقابلتان را گول می زنید، و هم بعد از مدتی دیگر نمی توانید تغییراتتان را حفظ کنید و خودتان می شوید، و تازه اینجا شروع جر و بحث ها و اختلافات است! البته تاثیرات گسترده دیگری هم دارد که وقتی به این توصیه عمل کنید خودتان می فهمید.


۱۲. در معیارهایتان تجدید نظر کنید. فهرستی از معیارهایتان برای انتخاب همسر تهیه کنید. اگر مواردی مثل تفاهم داشتن، تناسب فرهنگی و خانوادگی، شخصیت مناسب و از این قبیل در آن بود بلافاصله آن را خط بزنید. کجای دنیا دیده اید که کسی با معیارهایی چنین منطقی و درست بدبخت شده باشد؟ معیارهای مهم تری مثل ماشین و خانه شیک، پدر پولدار، خوش تیپی و از همه مهمتر خوشگلی و جذابیت را جایگزین آنها کنید.


۱۳. چشم و هم چشمی کنید. اگر در پی عمل به اصل شماره 13، معیارهای غیرمنطقی کم آوردید، می توانید به چشم و هم چشمی متوسل شوید. ببینید دخترخاله ی لوس و پرافاده تان با چه کسی نامزد کرده، بعد معیارهایی انتخاب کنید که پوز او را بزنید. مثلا اگر نامزد او پرادو دارد، مال شما باید بی ام و آخرین مدل داشته باشد. اگر پسرعمو با یک دکتر ازدواج کرده، فوری دست به کار شوید و به هر قیمتی که شده یک پروفسوری چیزی برای خودتان دست و پا کنید. و از این قبیل. چشم و هم چشمی هم چشم او را کور می کند و هم چشم خودتان را!


۱۴. ساده باشید. اصلا منظورم از ساده بودن، ساده زیستی نیست، بلکه ساده لوحی ست. به راحتی گول بخورید. همه حرفهای طرف مقابل را – حتی اگر تابلو است که دارد خالی می بندد – با یک لبخند ملیح بپذیرید و تاکید کنید که او صادق ترین فردی است که در عمرتان دیده اید! به همه حرف هایش گوش کنید و هرچه از شما خواست انجام دهید. سهل الوصول هم باشید. همینها کافی ست!

نگران نباشید! نیازی نیست که همه این اصول را رعایت کنید. یکی دوتایش را هم که اساسی به کار ببندید، بدبخت شدنتان تضمین می شود. خیلی ها بوده اند که فقط با استفاده از یکی از این راه ها چنان بدبخت شده اند که بیا و ببین. به ما اعتماد کنید!

خانوادهاي خدايي وبانشاط مي خواهيدبخوانيدوعمل كنيد

-----------------------------------------
خانواده معنوي
خانواده در حقيقت، کانون خداشناسي، صفا، صميميت و معنويت است و زن و شوهر بايد يکديگر را در اين مسير متعالي ياري کنند. دو انسان مؤمن، وقتي به نام خدا و اذن پروردگار با هم ازدواج مي‌کنند و نيازهاي زيستي، جسمي و روحي را هم برآورده مي‌سازند، به يک آرامش و صفايي مي‌رسند که به واسطه آن مي‌توانند به معنويت برتري، هم براي خود وهم براي فرزندان دلبندشان دست يابند. اميد است با به کار بردن توصيه هاي ذيل، به کانون معنويت و صفايي ماندگار در خانواده دست يابيم:
1. هر يک از زن و مرد بايد براي بالا بردن سطح شناخت و معرفت خود تلاش کنند تا سطح معرفتي خانواده ارتقاء يابد.
2. براي ارتقاء سطح معرفت خانواده و بصيرت دهي، بايد از کلمات حکمت آميز، روايات و سخنان معصومين ـ عليهم السلام ـ استفاده کرد که طبق فرمايش خود معصومين ـ عليهم السلام ـ احاديث اهل بيت قلوب را زنده مي‌کند و خانه اي که کلمات حکمت آميز در آن نباشد مثل يک خانه خراب است.
3. در فضاي خانه، جوي ايجاد نماييم که به راحتي بتوانيم اشکالات و انتقادات را به همديگر بگوييم و با شيوه مناسب و بيان نرم و ملايم، امر به معروف و نهي از منکر کنيم که همين امر موجب رشد و بالندگي خواهد شد.
4. با افراد و بستگاني که تقيدات مذهبي دارند، ارتباطات و صله رحم خود را بيشتر نماييم.
5. مراقبت جدّي از افراط و تفريط در تمامي امور؛ تفريح به جاي خود، عبادت به جاي خود، کار، استراحت، مطالعه و... اگر هر کدام به جاي و در زمان خود و به اندازه لازم، انجام شود، بسيار زيبا، جذاب و دلنشين براي همه ما خواهد بود.
6. همواره يکديگر را به خير و خوبي ها دعوت کنيم.
7. يادمان باشد هرگاه توصيه اي يا امري نموديم، قبل از بيان آن، با رفتار عملي خود، آنرا به سايرين القا کنيم و الاّ....
8. از خداوند سعه صدر و صبر بخواهيم تا بتوانيم در برابر اشکالات همديگر با ملاطفت و آرامش برخورد کنيم، خصوصاً نسبت به فرزندان.
9. با نماز اول وقت خود، همسر و فرزندان را به نماز اول وقت تشويق و ترغيب کنيم.
10. با خواندن قرآن خود و عمل به آن، همسر و فرزندان را به قرآن خواندن وتدبر در آن ترغيب و دعوت کنيم.
11. برنامه اي منظم براي شرکت در مراسم هاي مذهبي براي خانواده داشته باشيم.
12. حضور هفتگي در مجالس وعظ، خطابه و درس اخلاق در ايجاد و حفظ و ارتقاء سطح معنويت ما و خانواده مان بسيار مؤثر است.
13. نسبت به مناسبت هاي مذهبي بي تفاوت نباشيم؛ اعياد، شهادت ها، روز عرفه و... در برقراري و حفظ رابطه معنوي با خدا و اولياء الهي بسيار مؤثر و مفيد است.
14. برنامه ثابتي براي توسل و ذکر مصيبت اهل بيت ـ عليهم السلام ـ داشته باشيد.
15. در کنار سفرهاي تفريحي، به سفرهاي زيارتي هم برويم که در برقراري ارتباط عاطفي و معنوي با اولياء خدا بسيار مفيد است.
16. عفاف، پاکدامني، مراقبت از نگاه به نامحرم و رعايت حجاب اسلامي، خصوصاً از سوي پدر و مادر رعايت شود، چراکه آنان الگوي مستقيم فرزندانند.
17. انسان ها به خصوص کودکان، نوجوانان و جوانان به دنبال تقليد و الگو پذيري هستند سعي کنيم الگوهاي خوبي از خود و ديگران به آن ها ارائه دهيد تا با مشاهده اين الگوها روح تقوا و دينداري و معنويت در آن ها تقويت شود.
18. هيچ گاه براي ايجاد و ارتقاء معنويت درخانواده از سخت گيري و خشونت استفاده نکنيم و چهره زيباي دين را خراب نکنيم که مطمئناً نتيجه به عکسي گرفته مي‌شود.
19. عنصر بسيار مهم«تشويق» را فراموش نکنيم؛ اگر يکي از اعضاي خانواده مان به يک عمل عبادي و معنوي اقدام کرد و ما متناسب با سن و ظرفيت و روحيه اش، او را مورد تشويق قرار داديم، حتماً منتظر تکرار آن عمل از ناحيه وي بايد بود. در تشويق حتماً بر انگيزه هاي دروني بايد تمرکز داشت تا بيشتر تقويت گردند.
20. براي انجام اعمال عبادي، معنوي و مستحبات، با هم قول و قرار بگذاريم مثلاً با هم قرار بگذاريم روزانه يک حزب يا کمتر يا بيشتر قرآن بخوانيم، هر روز بعد از نماز صبح دعاي عهد فراموش نشود و نماز شب و... البته در قرار گذاشتن، بايد ظرفيت يکديگر را لحاظ کنيم.
21. مواظب يکديگر باشيم؛ اگر احياناً يک نفر از اعضاي خانواده در مسائل معنوي دچار رکود يا پسرفت شده است، با بيان خوب و شيرين و مناسب حال او به طوري که رنجيده خاطر نشود به او تذکر داده شود. البته در اين امر بايد مراقب بود گرفتار تجسس که مورد نهي قرآن کريم است نشويم.
22. اگر پدر يا مادر يا هر دو مقيد به انجام واجبات و ترک محرمات در مرحله اول و مستحبات و ترک مکروهات در مرحله دوم باشند و اهل ذکر و ياد و توجه به خداوند متعال و توسل به حضرات معصومين ـ عليهم السلام ـ باشند، ديگر اعضاي خانواده نيز از شمع وجود ايشان و عطر روح معطرشان بهره مند شده و تأثير مي‌پذيرند و در نتيجه فضاي خانه و خانواده سرشار از معنويت و ياد خدا خواهد شد.
23. به فرزندان خود، به مناسبت هاي مختلف کتب ديني جذاب هديه دهيم.
24. گاهي سئوالي طرح کنيم و براي آن جايزه اي در نظر بگيريم (مسابقه کتاب خواني، حفظ حديث و...).
25. از نمايشگاه هاي مذهبي (عکس، نوار، کتاب و...) به همراه اعضاي خانواده ديدن کنيم.
26. در اماکن مذهبي، عکس دسته جمعي و تکي يادگاري گرفته و آنها را قاب بگيريم.
27. همواره در امور ديني و سوالات مذهبي، خود و اعضاي خانواده را ملزم به مراجعه به علما و اهل علم کنيم.
28. هيچ رفتار نادرست و گناهي را کوچک نشماريم، چرا که شروع گناهان کوچک، عادتهاي مهلک و آثار مخرّب و در پي آنها گناهان بزرگتر را قطعا به دنبال دارد و روح ايمان، تقوي و معنويت را از بين مي‌برد.
29. و مهمتر از همه انس و رفاقت، که شاه کليد موفقيت و معنويت است را همواره در بين اعضاي خانواده بيشتر نماييم.
30. هميشه حضور مولايمان امام زمان(عج) را در جمع خود احساس و باور کنيم و فرهنگ انتظار و ياري آن حضرت را به يکديگر يادآور شويم.
نکته مهم پاياني اينکه؛ اگر بتوانيم اين تفکرات ارزشمند و ريشه اي مذهبي را از کودکي در روح و جان فرزندانمان با لطافت، ظرافت و استمرار ايجاد نماييم، آينده درخشان و آسوده اي را براي خودشان و ما خواهند داشت. انشاءالله.
نشاط و معنويت
هر کس ممکن است برداشت خاصي از مفهوم «نشاط» داشته باشد و متناسب با آن براي تحصيل و فراهم سازي مقدمات آن تلاش کند، امّا تعريفي که با رويکرد ديني از «نشاط» سازگاري داشته باشد اين است که فرد در زندگي خود احساس رضايت و سعادتمندي داشته و از سلامت رواني برخوردار باشد. طبق اين تعريف، سؤال در واقع برمي‎گردد به اينکه چه کار کنيم تا در زندگي، احساس رضايت و سعادتمندي داشته و سلامت رواني خود را حفظ کنيم.
عمده‎ترين عواملي که نشاط انسان را در زندگي از وي سلب مي‎کند و باعث اضطراب، افسردگي و انواع اختلالات رواني در فرد مي‎شود. افتادن در دام غرايز، احساس پوچي و بي‎معنايي و درماندگي در برابر حوادث و بحرانهاي زندگي است.[1]
بنابراين نشاط خود را در زندگي بايد در مسايلي جستجو کنيم که بتوانيد اين عوامل بحران‎زا را کنترل کند. به اعتقاد بسياري از روان شناسان مهم‎ترين عاملي که مي‎تواند عوامل بحران‎زاي زندگي را کنترل کند و زمينه نشاط و احساس عزت نفس را در انسان به وجود آورد چيزي جز مذهب و اعمال و رفتار مذهبي نيست. پس بايد براي کسب نشاط بيشتر و مصونيت از اضطراب و افسردگي به سوي دين و مذهب روي آوريم و با ياد خدا و انجام اعمال و رفتار مذهبي به احساس نشاط بيشتر دست يابيم.
اسلام دين شادي و نشاط
چه دستورات فردي و چه دستورات اجتماعي اسلام همگي براساس رضايت، شادي، ‌نشاط و تحرک است. دقت در اين احکام، جدا از عنصر رضايت که شادماني هميشگي را تضمين مي‌کند، نشان‌دهنده رفتارها و اعمال شادي بخش و نشاط‌آور است. اعياد اسلامي مانند عيد فطر، عيد قربان، عيد غدير، رفتارها و انديشه‌هاي شادمانه زيستن را القاء مي‌کنند. با صحه‌گذاشتن اسلام بر عيد نوروز و تأييد و تکميل آن، نيز تاکيد بر رفتارها و لحظه‌هاي شادي کردن براي انسان‌ها است.
دستورات اجتماعي اسلام براي خدمت به جامعه و خلق خدا، جدا از فلسفه بندگي و اطاعت، خدا موجب گسترش دوستي‌ها، محبت‌ها، و همدلي‌ها بين انسانها مي‌شود. وقتي انسانها به همديگر خدمت مي‌کنند، جو محبت و رضايت و شادمانگي در جامعه حاکم مي‌شود و افراد آن جامعه از لحظه لحظه زندگي خود در آن جامعه، لذت مي‌برند.
مؤمن، شادترين انسان
از نظر اسلام و قرآن، مؤمن شادترين انسان است. چون هر گونه از سختي روزگار گلايه و شکوه و ناله نمي‌کند. دنيا را محل ماندن نمي‌داند، و يک توقفگاه موقت به حساب مي‌آورد. سختي‌ها را تحمل مي‌کند. و در انتظار وصال پروردگار، لحظه‌ها را با احساس رضايت و شادماني سيري مي‌کند. و خداوند تبارک و تعالي نيز به خاطر اين رضايت و شادمانگي مؤمن، عاشقانه او را دعوت به بهشت مخصوص خود مي‌کند. و لحظه‌هاي شادمانگي را براي او رقم مي‌زند؛ يا ايتها النفس المطمئنه ارجعي الي ربک راضيه مرضيه فادخلي في عبادي و ادخلي جنتي[2]
- توصيه هايي براي شاد زيستن:
1. با ياد خدا به زندگي نشاط بدهيد:
از نظر اسلام زندگي که در آن ياد و ذکر خدا وجود نداشته باشد، هيچ لذّت و نشاطي ندارد. خداوند در قرآن کريم مي‎فرمايد: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَهً ضَنْکاً»[3] هر کس از ياد خداوند روي بگرداند، زندگي سخت و دشواري خواهد داشت. دوري از ياد خدا زندگي را دشوار و ياد خداوند زندگي را براي انسان با نشاط مي‎سازد. اين نشاط در زندگي ناشي از آرامش رواني است که با ياد خدا حاصل مي‎شود خداوند مي‎فرمايد: «أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ»[4] همانا با ياد خدا دلها آرامش مي‎يابد. تبيين روان شناختي اين مسأله آن است که ياد و ذکر خدا فرد را از اميال و تکانشهايي که براي او استرس و فشار رواني ايجاد مي‎کند، باز مي‎دارد و سبب مي‎شود که به جاي توجه صِرف به لذت‎هاي دنيوي به تقويت رابطه با خدا و تقرُّب به او توجه کند. بروز مشکلات براي چنين فردي وي را از هدف اصلي باز نمي‎دارد[5] و چون خود را در مسير رشد و تکامل معنوي احساس مي‎کند، از زندگي لذت مي‎برد. بنابراين يکي از راه‎هاي اصلي دستيابي به نشاط بيشتر در زندگي آن است که هميشه و در هر حال به ياد خدا باشيم.
2. توکل به خدا:
توکل به خدا، زيربناي يک زندگي شادمانه و توأم با احساس سعادت و خوشبختي است. انساني که به خدا توکل مي‌کند، با قدرت تمام در مقابل مشکلات مي‌‌ايستد و هرگز احساس شکست و نگراني نمي‌کند. اگر در کارها و برنامه‌هاي خود،‌ توکل به خدا داشته باشيم، هم به موفقيت قابل توجهي دست مي‌يابيم و هم طي کردن مسيرهاي طولاني و سخت موفقيت‌، براي ما‌ آسان و عملي مي‌شود. انسانهايي که به خدا توکل مي‎کنند در انجام کارهاي سخت و بزرگ،‌کمترين فشارها را احساس مي‌کنند و در برابر تندباد حوادث مانند کوهي استوار و مقاوم هستند. توکل، کليد در توفيق الهي است. انساني که به خدا توکل مي‌کند هر لحظه تحت عنايت و لطف بي‌کران خدا قرار مي‌گيرد.
3. توسل به معصومين و اولياء خدا را فراموش نکنيم:
يکي ديگر از عوامل دستيابي به نشاط بيشتر در زندگي توسل به معصومين - عليه السلام - و اولياي خدا است.
4. به ارزشها پايبند باشيم:
پايبندي به ارزشها و اعتقادات ثابت و تعريف شده به موفقيت انسان در زندگي کمک مي‌کند و همچنين شادمانگي را پايدار مي‌سازد. انسان بي‌اعتقاد و هرهري مذهب، با زندگي احساس بيگانگي مي‌کند. و به طرف پوچي‌گرايش پيدا مي‌کند. احساس پوچي، يکي از علل اساسي افسردگي‌ها و بي نشاطي انسان است. انسان بي‌اعتقاد، در هستي و خلقت، بي‌ريشه است.
و احساس شادي واقعي نخواهد کرد. همانگونه که انسان بي‌برنامه نمي‌تواند در کارها، موفق عمل کند، انسان بي‌اعتقاد و فاقد ارزشهاي متعالي نيز نمي‌تواند به طور مداوم از زندگي لذت برده و احساس خوشبختي نمايد.
5. رضايت هميشگي از زندگي:
رضايت از زندگي، يکي از عوامل شادمانه زيستن است. افرادي هستند که داراي موفقيت، ثروت و امکانات زيادي هستند ولي همواره از زندگي ناله مي‌کنند. اين افراد احساس شادمانگي نمي‌کنند. ولي افرادي هم هستند که جزء فقيرترين مردم هستند و مشکلات زيادي در زندگي‌ دارند ولي شاد زندگي مي‌کنند. چون از زندگي راضي هستند. پس، شادمانگي انسان صد در صد، وابسته به داشتن‌ها و يا نداشتن‌ها، نيست بلکه تنها وابسته به رضايت يا عدم رضايت از روند زندگي است. رضايت از زندگي و روند آن، شادمانگي را تضمين مي‌کند. علت نارضايتي انسان از زندگي، انتظارات خودساخته، است هر کسي انتظاري از روند زندگي و سرنوشت خود دارد، ولي وقتي اتفاقات مطابق ميل انسان، پيش نمي‌رود، احساس نارضايتي مي‌کند.
بنابراين، به جاي اين که از اتفاقات زندگي شکايت کنيم، سعي کنيم با استفاده از قلب و عقل خود به زيبايي زندگي کنيم و قوانين هستي را رعايت نمائيم. اين را نيز بدانيم ناملايمات زندگي نمک يک زندگي مطلوب و شاد است و انسان عاقل از اين سختي‌ها هم براي شيرين و شادمان کردن زندگي استفاده مي‌کند.
6. اميد و تصويري زيبا از آينده داشته باشيد:
اگر انسان بتواند تصويرهاي ذهني خود را مديريت کند و بجاي تصاوير در هم و برهم، آشفته و منفي، تصاويري زيبا از آينده بسازد، احساسي شادمانه خواهد داشت.
آنچه تاکنون در عرصه روانشناسي و تجارب زندگي، به اثبات رسيده است، اين است که: «آينده را تصاوير ذهني انسان مي‌سازند. يعني انسان هر انتظار و تصويري از آينده داشته باشد، به نوعي همان انتظار و تصوير تحقق خواهد يافت.
اميد، زيباترين ويژگي يک خيال است. اگر مي‌خواهيم از زندگي لذت ببريم، بايستي با اميد زندگي کنيم. اين اميد (تصوير مثبت از آينده) است که انسان را زنده نگه مي‌دارد. بنابراين، بايد تصويري زيبا از آينده بسازيم و همواره اميدوار باشيم و آينده را آن گونه که دوست داريم مجسم نماييم. و باور کنيم که روز به روز، موفق‌تر، ‌شادتر و خوشبخت‌تر مي‌شويم.
7. هدفمند بودن در زندگي:
هدفمندي نه تنها موفقيت انسان را تضمين مي‌کند، بلکه موجب شادکامي انسان نيز مي‌گردد. انسان بي‌هدف، مانند فردي سرگردان در کويري سوزان است. هيچ وقت احساس آرامش و شادماني نخواهد کرد.
بعضي‌ها هدفمندي و هدف‌يابي را مساوي آرزوهاي بزرگ و بيشتر مي‌دانند. ولي اکثراً اينها در زندگي موفق نمي‌شوند. بايستي آرزوها شفاف و مشخص و تعريف شده باشد. آرزوي بزرگ بسيار خوب است ولي بايستي در درجه اول، بر اساس بزرگي آرزو، انرژي و توان لازم را مهيا کنيم و در درجه دوم، آن آرزو براي ما مشخص و شفاف باشد‌، که در اين صورت حتماً موفق خواهيم شد.
تصميم قطعي براي رسيدن به يک هدف بسيار زيبا و مقدس، نبايد شادکامي انسان را از بين ببرد، چون انسان وظيفه‌اي جز عمل کردن ندارد. ما بايد تلاش خود را براي رسيدن به بهترين اهداف انجام دهيم. اگر به آن اهداف برسيم، احساس شادماني خواهيم کرد و اگر نرسيم غير شاد خواهيم بود. بنابراين لازم است انسان در زندگي، ‌اهداف مشخص و شفافي داشته باشد.
8. خوشبختي خود را باور کنيد:
بزرگترين مشکل انسانهاي بي نشاط و افسرده و ناراضي اين است که نه خودشان را باور کرده‌اند و نه خوشبختي و شاد زيستن خود را. انساني که خود را باور کند، مي‌تواند شاد زندگي کند‌. ما بايد باور کنيم که مي‌توانيم خوشبخت بشويم و خوشبخت و شاد هستيم. چون ما خوشبخت و شاد آفريده شده‌ايم، باور کنيم که زندگي زيبا و لذت بخش است. باور کنيم که سرنوشت تابع انديشه‌هاي زيباي ماست، باور کنيم که خدا، عاشق ماست. و مهربانترين است.
9. برنامه‌ريزي و نظم در زندگي را فراموش نکنيم:
نظم و انضباط و داشتن برنامه در زندگي انسان، شادمانگي او را حفظ مي‌کند. انسانهاي منظم و داراي برنامه، بسيار موفق‌تر و شادتر هستند. اهميت نظم آن قدر زياد است که امام علي ـ عليه السّلام ـ به فرزندان خود مي‌‌فرمايند: شما را به دو چيز توصيه مي‌کنم، اول تقواي الهي، دوم، نظم در کارها. امروزه در دانش مديريت، به برنامه‌ريزي تأکيد جدي مي‌شود و هيچ فعاليتي بدون برنامه ريزي و عمل به آن برنامه، نتيجه‌اي مثبت نخواهد داشت. انسانهايي که با برنامه عمل کنند، هم موفقيت و پيروزي را در آغوش خواهند کشيد و هم زندگي شادمانه خواهند داشت.
10. با تشريفات زائد و غلط خود را به زحمت نياندازيد:
راحت بودن در زندگي، موجب شادمانگي است. انسانها هر چه خود را با آداب و رسوم و تشريفات زائد و غلط به زحمت و عذاب مي‌اندازند، همانقدر از شادمانگي دور مي‌شوند. خيلي از افراد. زندگي ساده، زيبا و راحت را، بسيار مشکل، بغرنج و سخت مي‌کنند. سنتها و آداب اگر در مسير فطرت پاک الهي انسان باشند، بسيار نيز عزيز و قابل احترام هستند، ولي تشريفات زائد و غلط اصلاً قابل قبول نيستند. هر چه زندگي پيچيده‌تر و تشريفات بيشتر مي‌شود. تنشها و فشارهاي روحي شدت مي‌يابد. بنابراين، اگر زندگي شادمانه‌اي مي‌خواهيم، بايد تشريفات زايد را کنار گذاشته و خيلي راحت و خودماني زندگي کنيم.
11. صداقت و راستي:
صداقت، مانند آب زلالي است که چمنزار زندگي شادمانه را سيراب مي‌کند، و گلهاي خوشبختي و لذت را شکوفا مي‌سازد. انسانهاي صادق، لحظه‌هاي شادمانه‌اي را تجربه مي‌کنند و از لحظه لحظه زندگي لذت مي‌برند. انتخاب صداقت، به معني انتخاب «شادمانگي» است. يکي از زيباترين پيامهاي دين زيباي اسلام، صداقت است. انسان صادق، از همه گرفتاريها و مشکلات نجات پيدا خواهد کرد. ريا، نفاق، دوروئي و تظاهر شايسته مقام الهي انسان نيست. و مطمئناً انسان را رسوا مي‌سازد.
اگر انسان حتي در مقام دشمنان خود صادقانه رفتار نمايد، به نفع‌اش تمام خواهد شد، انسان صادق، قابل اعتماد است. بنابراين اگر در همه اعمال و زندگي خود، صداقت را پيشه کنيم همواره زندگي شادمانه‌اي خواهيم داشت و هم چنين مورد احترام همه انسانها خواهيم بود.
12. پرهيز از بيکاري:
بيکاري، يکي از مشکلات عمده جوامع بشري است که امنيت شهرها و کشورها را تهديد مي‌کند. بنابراين همه نهادها و سازمانهاي دولتي بايد مشکل بيکاري را حل کنند. فعال و مشغول بودن يکي از راههاي شاد زيستن است. و از نظر امام علي ـ عليه السّلام ـ بهترين تفريح، کار است. هم بايستي وقت خود را با فعاليت و مشغوليت معني‌دار و مفيد پر کنيم و هم کمک کنيم ديگران از بيکاري، نجات پيدا کنند تا جامعه‌اي شاد و فعال داشته باشيم. بررسي‌ها نشان مي‌دهد که انسانهاي فعال و مشغول، بسيار سالم‌تر و شادتر هستند.
13. داوري مثبت داشته باشيد:
داوري مثبت و زيبا، يکي از بهترين راههاي شادمانه زيستن است. اگر انسان ياد بگيرد که مثبت داوري کند. و از داوريها و پيشداوريهاي منفي و بدبينانه و خودخواهانه پرهيز نمايد، ‌عصباني نخواهد شد، حرص نخواهد خورد. بلکه در همه موقعيتها، احساس شادمانگي خواهد کرد و با همه انسانها شادمانه خواهد زيست.
14. هر کاري در جاي خود نيکوست:
اگر جاي تفريح با عبادت عوض شود يا بالعکس و يا جاي درس با خواب تغيير کند و يا شوخي و خنده را با ذکر و دعا جابجا کنيم و... چه اتفاقي در زندگي مي‌افتد؟!
آري لذت واقعي زندگي در مديريت کارامد ماست که بتوانيم همه خوبيها، وظايف و برنامه ها را اولا: کامل و با هم و ثانيا: هر کدام را به جاي خود و به موقع انجام دهيم. در اين صورت است که بهترين مصداق نشاط و معنويت را ايجاد مي‌نماييم.
* مرکز مطالعات و پژوهش هاي فرهنگي حوزه علميه قم
----------------------------------------

7تكنيك كوچك براي فتح قلب همسرتون

هفت سرمايه گذاري با سود کلان

هفت سرمايه گذاري کوچک درعشق که سود کلاني براي آقايان به ارمغان مي آورد
در سرتاسر اين مقاله بارها ادعا کردم که زن ها براستي پرتوقع نيستند و به راحتي مي توان آنها را خوشحال کرد.فقط بايد بدانيد که چکار کنيد. اين را نيز بارها گفته ام که مردها تعجب خواهند کرد چنانچه بدانند تنها با اعمال بسيار ساده و پيش پا افتاده مي توانند، زن زندگي خود را خوشحال کنند. خب، مردان عزيز:مي دانم که احتمالاً هنوز نيز اين ادعاي مرا باور نداريد.خب، شايد وقت آن رسيده است تا با صرافتي بيشتر از پيش با شما صحبت کنم و فهرستي از روش هاي ساده اي را که دل و جان زندگي تان را از عشق و محبت سرشار خواهد کرد به شما نشان دهم. اينها همان خواسته هاي کوچکي هستند که زن ها هميشه از شما مي خواهند برايشان انجام دهيد. به شما اطمينان مي دهم چنانچه اين توصيه هاي کوچک را به کار ببنديد، نتايجي خواهيد گرفت که هرگز کوچک نخواهند بود!
من اين هفت توصيه را سرمايه گذاري کوچک مي نامم که سودهاي کلاني براي مردها در پي خواهند داشت. تصور کنيد مشاور مالي و اقتصادي شما به شما تلفن زده در حالي که بسيار هيجان زده است مي گويد بهترين و مناسب ترين زمان براي سرمايه گذاري فرا رسيده است. شما به او پنج هزار تومان مي دهيد و او در همان روز پنجاه ميليون تومان به شما برمي گرداند!فرض کنيد مطمئن بوديد که با شما شوخي نمي کند چه کار مي کرديد؟ البته که فوراً دست به کار مي شديد. فوراً در ماشين تان مي نشستيد تا هر چه را که در چنته داريد خودتان برايش ببريد.
خب، آيا متوجه منظورم شديد؟ توصيه هاي ارائه شده در فهرست پايين همان سرمايه گذاري هاي کوچک و پيش افتاده هستند .سرمايه گذاري هاي احساسي و عاطفي، اين سرمايه گذاري ها هرگز مستلزم صرف وقت يا انرژي زيادي نيستند.اما با وجود اين تضمين مي کنم که نتايج و سودهاي کلاني را به شما برخواهند گرداند.اما اين نتايج و سودها کدام هستند؟
*زني که خلق وخوي بهتري دارد.
*زني که آرام تر بوده کم تر عصبي باشد.
*زني که شکايت نمي کند و نق نمي زند.
*زني که همنشيني با او لذت بخش تر است.
*زني که فکر مي کند شما بهترين شوهر و مرد دنيا هستيد.
*زني که دوست دارد بيشتر با شما رابطه ي جنسي داشته باشد.

تذکري به مردها:مردان عزيز:خواهيد ديد که احتمالاً انجام برخي از اقلام اين فهرست خيلي لذت بخش نخواهند بود. مثل:خريدن کارت پستال و دادن آن به نامزد/همسرتان.اين امکان وجود دارد که برخي اقلام ديگر حتي وحشتناک نيز به نظر آيند همچون به خريد رفتن با او و نظر دادن در باره ي لباس هايي که پرو مي کند.در اين دو مورد با شما همدردي مي کنم. اما مي خواهم به شما بگويم که سختي و عذاب موقعيت و کوچکي که ممکن است در حين انجام اين کارها تجربه کنيد در مقايسه با خوشحالي و رضايتي که از داشتن همسري شاد شاد شاد نصيب تان خواهد شد بسيار کوچک، کم اهميت و قابل چشم پوشي خواهد بود.
به اين هفت توصيه به عنوان پيش نوازش بنگريد.همانگونه که در بخش مربوط به روابط جنسي نيز خواهيم ديد، ما زن ها ابتدا از جانب سرمان تحريک مي پذيريم. ممکن است نزد خودتان فکر کنيد: «آيا ممکن است فرستادن يک کارت، زندگي جنسي ما را بهتر کند؟» پاسخ من در اينجا به شما اين است که:«بله!بله! بله!.» به کار بستن توصيه هاي اين فهرست شما را براي زن زندگي تان بسيار محبوب تر و غيرقابل چشم پوشي خواهد کرد.
تذکري به زن ها:هميشه شکايت مي کنيد که نياز داريد مرد زندگي تان کارهاي کوچکي در حق شما انجام دهد تا خوشحال شويد. اما هنگامي که از شما مي پرسد: «مثلاً چه کاري؟» خودتان هم نمي دانيد که چه بگوييد. خب، پس از خواندن اين فهرست، ديگر گيج و سردرگم نخواهيد بود که چه بخواهيد! فراموش نکنيد هنگامي که اين فهرست، را به نامزد/همسر خود نشان مي دهيد، خواسته هاي شخصي خود را نيز به آن بيفزاييد.
هفت سرمايه گذاري کوچک براي برداشت سودهاي کلان:
01 به مناسبتهاي مختلف به ماکارت تبريک بدهيد.
02 برايمان يادداشت بگذاريد.
03 در ميان روز به ما تلفن بزنيد.
04 نزد ديگران از ما تعريف کنيد.
05 براي با ما بودن برنامه ريزي کنيد.
06 با ما به خريد برويد.
07 ما را متعجب و غافلگير کنيد.

01 به مناسبت هاي مختلف به ما کارت تبريک بدهيد.
ما زن ها عاشق کارت تبريک هستيم.هرگز از آن سير نمي شويم. در تحقيقات و مصاحبه هايم همگي زن ها بدون استثناء به کارت تبريک اشاره کرده بودند.در اينجا منظورم تنها به مناسبت خاصي همچون تولدها و سالگردها نيست. به بهانه هاي مختلف مي توانيد کارت هاي مختلفي را به نامزد/همسر خود بدهيد. کارت هاي مضحک و خنده دار، رمانتيک، زيبا، دست ساز، و ساده هر چه بيشتر، بهتر!
مي پرسيد، چرا ما زن ها عاشق کارت هستيم؟ پاسخ ما اين است که:زيرا نشانه ي توجه شما به ما هستند. نشانه هايي مسلم از اينکه به ما فکر مي کرديد و براي آن خود را به زحمت انداخته ايد. ما آنها را نگه مي داريم. بارها و بارها آنها را مي خوانيم و نزد دوستان مان به آنها مي نازيم!
مردان عزيز: مي دانم پاسخ تان چيست:«من يکي از اهل کارت و اين حرف ها نيستم!»پاسخ من نيز به شما اين است که: «حتي اگر لازم شد خود را مجبور کنيد!» خيلي چيزها در زندگي وجود دارند که دوست نداريد انجام دهيد اما مجبوريد: رعايت سرعت مجاز و... تنها توقع مان اين است که هر چند وقت يکبار يک کارت کوچک خريداري کنيد. مگر چقدر اين کار مشکل است؟ لازم نيست اين کار منطقي به نظر آيد.مجبور نيز نيستيد از انجام اين کار حتماً لذت ببريد. فقط آن را امتحان کنيد. به يک مغازه برويد و يک دسته کارت را يکجا با هم خريداري کنيد تا هر بار مجبور نباشيد به خريد برويد. کارت هاي الکترونيکي که از طريق پست الکترونيکي فرستاده مي شوند نيز بسيار عالي اند گرچه کارت هاي واقعي که موجوديت فيزيکي دارند و ما مي توانيم آنها را لمس کنيم يا به روي ميزمان قرار دهيم، بهترند.
حال که کارت ها را خريداري کرده ايد با آنها چه کار خواهيد کرد؟ خب، چيزي روي آنها بنويسيد.سپس مي توانيد آنها را به ما بدهيد يا آنها را بر روي بالش مان يا توي کيف دستي مان يا داخل ماشين، بر روي يخچال بگذاريد يا سرانجام هر جايي که مي دانيد آن را پيدا خواهيم کرد. زن ها عاشق غافلگير شدن هستند.
و کلام آخر اينکه: به اين کارتها به چشم پيش نوازش بنگريد.آيا مي دانستيد که حروف C A R D S حروف اول کلمات: Ceremonious Attention Rewarded by Dynamite Sex به معناي توجه رسمي (تشريفاتي) اعطا شده توسط سکس ديناميتي !!! مي باشند؟! دست کم از اين به بعد تداعي معاني اي که با اين کلمه خواهيد داشت مثبت تر و
سازنده تر خواهد بود.
خلاصه ي کلام اينکه هرگاه ما زنها کارتي را از طرف شما دريافت مي کنيم به شما احساس نزديکي بيشتري کرده به دفعات بيشتري به روابط جنسي با شما نياز پيدا مي کنيم.خب، نظرتان چيست؟ آيا نمي خواهيد به مغازه ي محله تان سري بزنيد؟!
02 برايمان يادداشت بگذاريد
مي دانم داريد غرغر مي کنيد که: «آه، يادداشت روي بالش. ديگه همين يکي مونده بود!» بله حق با شماست. دوست داريم گفته هايمان را با دست خط خودتان ببينيم. هر چه باشد:يادداشتي کوتاه، يک نقاشي کوچک، يا فقط يک جمله ي ساده . مختصر دو کلمه اي: «دوستت دارم.» که البته بسيار شخصي تر و صميمانه تر و حتي به مراتب بهتر از کارت است. همچنين ارزان تر!
چقدر طول مي کشد يادداشت کوتاه و ساده اي را براي ما در جايي بنويسيد؟ ده ثانيه؟ آيا مي توانيد ده ثانيه از وقت خود را براي ما کنار بگذاريد؟ آيا مي توانيد تصور کنيد که اين ده ثانيه چه سرمايه گذاري بزرگي خواهد بود.با اين کار ساده موجب خواهيد شد تمام روز خلق و خوي بسيار خوبي داشته بسيار سرحال باشيم و بتوانيم تمامي اشتباهات کوچک آن روز شمارا ببخشيم و لباس خواب زيبا و مورد علاقه ي شما را از کمد بيرون بياوريم و بپوشيم.
لازم نيست فشار زيادي بر خود بياوريد و نگران باشيد که قدرت قلم شکسپير را نداريد و نمي توانيد عبارات شاعرانه و رمانتيک بسياري بنويسيد. تنها چند کلمه کافي است.يک صورت متبسم که فقط با چهار تا خط کج و کوله نقاشي کرده باشيد يا يک قلب، ما زياد سخت گير و مشکل پسند نيستيم.تنها مي خواهيم بدانيم که شما تلاش خودتان را کرده ايد و همين نيز کافي است.
بزگترين هديه اي که در تمامي طول زندگي ام دريافت کرده ام دفترچه يادداشتي است که يکسال شوهرم براي کريسمس به من هديه داد. قسمت خالي بالاي هر صفحه يک يا دو خط درباره ي يکي از محاسن من يا خاطره ي خوبي که با هم داشتيم يا اميد و آرزويي که براي آينده در سر مي پرورانديم، نوشته بود. اين دفترچه ارزشمندترين چيزي است که دارم. و براستي نمي توانم قيمتي روي آن بگذارم.هميشه آن را مي خوانم. هيچ هديه ي خريداري شده اي، هيچ جواهر گران قيمت و نه هيچ چيز ديگري نمي تواند با آن رقابت کند. چرا؟ زيرا حاوي کلمات و جملات اوست. و براي يک زن حرف هاي عاشقانه و کلمات محبت آميزي که مرد زندگي مان به ما هديه داده است، گنجينه اي گرانبهاست که تا ابد در قلب هاي خود نگاه خواهيم داشت.
03 در ميان روز به ما زنگ بزنيد.
زن ها تشنه ي ارتباط هستند. بايد اين حقيقت را تا به اينجا ديگر از بر شده باشيد زيرا ده ها بار به آن اشاره کرده ام!(زن ها همچنين حرفهايشان را هم زياد تکرار مي کنند!!) ارتباط، قلب ما را تغذيه مي کند و احساس محبوبيت به ما مي دهد وحتي ما را به لحاظ جنسي نيز تحريک مي کند. بخصوص در اوقاتي که از نظر فيزيکي با شما نيستيم دوست داريم ارتباط خود را با ما حفظ کنيد، زيرا نشان دهنده ي اين است که به ما فکر مي کنيد.
چنانچه مي خواهيد نامزد/همسر خود را خوشحال سازيد از دستورالعمل يک دقيقه اي زير استفاده کنيد.در بين روز گوشي تلفن را برداريد و به او زنگ بزنيد. شصت ثانيه از وقت خود را بر روي خوشحالي او سرمايه گذاري کنيد. لازم نيست چيز بخصوصي براي گفتن داشته باشيد. صرف شنيدن صداي شما ما را خوشحال مي سازد. جملات زير در ضمن بسيار مفيد و مؤثر واقع مي شوند:«داشتم به تو فکر مي کردم.» يا:«اميدوارم که روز خوبي داشته باشي.» يا:«همين الآن به هتل رسيدم و مي خوام اتاق بگيرم.» آه که چقدر از شنيدن اين جمله خوشحال مي شويم، زيرا به معناي رسيدن و اعلام ورود و دقيقاً متضاد رها کردن و ناپديد شدن است.
هنگامي که به ما زنگ مي زنيد، چه اتفاقي مي افتد؟ خيالمان راحت مي شود و احساس آرامش مي کنيم.لبخند مي زنيم. فکر مي کنيم که شما مردي با ملاحظه هستيد، مردي فوق العاده، همان جا به شما هزار امتياز مي دهيم و آن را به حساب جنسي مشترکمان واريز مي کنيم که مي توانيد بعداً از آن برداشت کنيد. حال نظرتان چيست؟ آيا ارزش آن را ندارد که گوشي تلفن خود را همين الآن برداريد؟!
جهت دريافت امتيازات بيشتر و «تشويقي» و «ترفيع» هربار که برنامه هايتان تغييرکرده باشد و مي دانيد که احتمالاً نگران شما خواهيم شد، از پيش به ما زنگ بزنيد و خبر دهيد. چنانچه قرار است ديرتر بياييد از پيش به ما زنگ بزنيد. هر بار که با خبر مي شويد به شما زنگ زده ايم اما شما را پيدا نکرده ايم به ما زنگ بزنيد.اوقاتي که احساس مي کنيد نگران شما باشيم به ما زنگ بزنيد. يکي از شيرين ترين و دوست داشتني ترين کارهاي همسرم در همين اواخر اين بود که به من زنگ زد تا بگويد براي يک کنفرانس تلفني مکالمه ي تلفني بلندي را در پيش خواهد داشت لذا زنگ زده بود تا چنانچه تصادفاً به او زنگ زدم و خط تلفن به مدت طولاني اشغال بود نگران نشوم و از پيش خبر داشته باشم.به ياد دارم تمام آن روز احساس بسيار خوبي داشتم.زيرا شوهرم احساسات مرا درنظر گرفته بود و بسيار ملاحظه کارانه و عاقلانه رفتار کرده بود.
به ياد داشته باشيد.درست به همان اندازه که مردها از تلفن بدشان مي آيد زنها عاشق آن هستند و در واقع آن را جزئي از وجودشان مي دانند! لذا هرگاه از تلفن جهت برقراري ارتباط با ما استفاده مي کنيد، خب، چنانچه باهوش باشيد بايد متوجه منظورم شده باشيد...!
04 نزد ديگران از ما تعريف کنيد
دفعه ي بعد که خواستيد نامزد/همسر خود را خوشحال کنيد اين توصيه را به کار ببنديد.هنگامي که ديگران مثلاً دوستان يا اعضاي خانواده حضور دارند منتظر فرصت مناسبي باشيد تا در لا به لاي صحبتها از او تعريف کنيد.به عنوان مثال چنانچه صحبت درباره ي رستوران ها است بگوييد:«ورونيکا چنان آشپزخوبي است که ديگر دوست ندارم هيچوقت در رستوران غذا بخورم.»اگر صحبت درباره ي کار و شغل است بگوييد: «به شما گفتم که درآمد ورونيکا اين ماه از تمامي همکارانش بيشتر بوده؟» اگر صحبت به بچه ها کشانده شده مثلاً بگوييد:«ورونيکا چنان مهارتي در برخورد با بچه ها داره که باور نمي کنيد.بايد بازيهاي خلاقانه اي را که در جا براي آنها ابداع مي کند، ببينيد.من يکي که دوست دارم ساعتها بنشينم و بازيهايشان را تماشا کنم.»
ديگر بيش از اين ادامه نمي دهم.احتمالاً متوجه داستان شده باشيد. ممکن است بگوييد اين کار مصنوعي يا اجباري به نظر مي رسد اما بگذاريد به شما بگويم اوقاتي که نامزد/همسر شما نزد ديگران درباره ي شما غلو مي کند و کلي از شما تعريف مي کند و پز مي دهد.حتي متوجه آن هم نمي شويد و فقط احساس خوبي مي کنيد.چنانچه نامزد/همسرتان اين کار را نمي کند. خب، بايد از اين به بعد بکند. اظهار و بيان نقاط قوت و خوبي زن ها در حضور ديگران فعال کننده ي پاسخ و واکنش بسيار مهم و اساسي در زن هاست. گويي درحضور همگان به آنها اعلام مي کنيد که يک مرد هستيد و اين زن خوشبخت همسرشماست.درقلمرو حيوانات و جانوران نيز موجودات مذکر، جفت خود را در حضور ديگران معرفي مي کنند.البته آنها اين کار را به طرق ديگري انجام مي دهند و شما مي توانيد به همان تعريف و تمجيد و تحسين ها بسنده کنيد!
هنگامي که زني احساس مي کند به او افتخار مي کنيد از خوشحالي در خود آب مي شود به اين جهت امتياز زيادي به شما مي دهد.يک تعريف و تحسين در حضور ديگران معادل ده تعريف و تحسين درخلوت ارزش دارد. تعريف و تحسين، نوعي پيش نوازش کلامي محسوب مي شود.
05 براي با ما بودن برنامه ريزي کنيد.
برنامه ريزي همواره موجب تحريک زن ها مي شود و به او احساس امنيت مي دهد.برنامه ريزي موجب مي شود احساس کنيم شما به ما فکر مي کنيد. برنامه ريزي موجب مي شود از شما متشکر و ممنون باشيم.بزرگ يا کوچک، فرقي نمي کند. مهم اين است که براي با ما بودن برنامه ريزي کنيد.
مردان عزيز:عذر و بهانه هاي شما را مي شناسم:زن ها بهتر از مردها برنامه ريزي مي کنند.پس چرا خودمان را دردسر دهيم؟ پاسخ من به شما اين است که: چنانچه شما برنامه ريزي کنيد احساس مي کنيم از ما مراقبت و مواظبت شده است.برنامه ريزي شما به ما نشان مي دهد که شما با افکار خود براي آينده ي ما سرمايه گذاري مي کنيد و ما هر دو با هم در زندگي پيش مي رويم.
توجه داشته باشيد که موضوع و محتويات آن ابداً مهم نيست.بلکه نفس برنامه ريزي مهم است.به همين دليل برنامه ريزي از هر نوع آن که باشد احساسات بسيار خوبي را در ما توليد مي کند. حال چه پيدا کردن يک رستوران جديد و برنامه ريزي براي بيرون رفتن براي شما با ما باشد و چه برنامه ريزي براي تماشاي برنامه ي بخصوصي از تلويزيون به همراه ما يا حتي برنامه ريزي براي کمک کردن به ما در تميز کردن گاراژ يا... تا هنگامي که از پيش به ما بگوييد برنامه ريزي به حساب مي آيد و به همين دليل است که ما خوشحال خواهيم شد.آيا به ياد داريد که يکي از کارهايي که زن ها را از دست مردها ديوانه مي کرد، پا در هوابودن و بي برنامه بودن بود؟ هنگامي که براي چند ساعت بعد يا چند روز بعد يا چند هفته بعد برنامه ريزي مي کنيد، ما در ذهن خود چيزي داريم که منتظر و مشتاق اش باشيم و اين خود به ما احساس امنيت مي دهد.
آيا دوست داريد دل همسر خود را چنان نرم کنيد که مانند چشمه اي از عشق همواره زير پاي شما بجوشد؟ با او بنشينيد و بگوييد:عزيزم، براي آخر هفته برنامه ريزي بکنيم؟»«آيا چيزي هست که برايش برنامه ريزي نکرده باشيم؟» کافي است سعي کنيد از کلمه ي برنامه و برنامه ريزي به نحو مثبتي در گفتار خود استفاده کنيد.مدام در گوش او بخوانيد: «برنامه ريزي، برنامه ريزي، برنامه ريزي!!
06 با ما به خريد برويد.
پيش از آنکه از ترس فرياد بزنيد کمي به من گوش کنيد:مجبور نيستيد زياد اين کار را بکنيد.همان يکبارش هم به منزله ي واريز کردن مقادير هنگفتي درحساب بانکي عشق و صميميت ما به حساب مي آيد حسابي که مي توانيد بعداً از آن برداشت کنيد!اغلب زن ها عاشق خريد کردن هستند.همانگونه که قبلاً هم نيز توضيح دادم خريد براي بسياري از ما زن ها تجربه اي احساسي و صميمانه به شمار مي رود.لذا چنانچه به ما پيشنهاد خريد رفتن بدهيد، هيجاني بزرگ براي ما به حساب مي آيد.
پوشيدن و پرو کردن لباس هاي زيباي گوناگون در حضور مردي که دوستش داريم و پرسيدن نظر او به نوعي تجربه اي شهواني و جنسي به حساب مي آيد.زيرا زن ها بدينوسيله توجه شما را به بدن خود معطوف مي کنند و به شما نيز اين فرصت داده مي شود که به بدن او خيره شويد.
اين روش را به يکي از مراجعه کنندگانم با نام هرب پيشنهاد دادم و به رغم مقاومت هاي بسيار، سرانجام موافقت کرد تا به همسرش پيشنهاد دهد با هم به خريد بروند.درست پيش از آنکه خانه را ترک کند و به همراه همسرش به خريد برود به من تلفن زد و گفت:«باربارا، اصلاً نمي توانم اين کار را بکن. ترجيج مي دهم براي روت کانال يا کشيدن يکي از دندان هايم به دندان پزشک مراجعه کنم، اما به خريد نروم!»
پاسخ دادم: «گوش کن، هرب، اصلاً فکر نکن که مي خواهي به خريد بروي و الا حال ات بد مي شود. فکر کن مي خواهيم «تمرين تمرکز» بکني. سعي کن توي فکر و ذهن اش نفوذ کني.به هرچيز توجه مي کند تو هم روي همان چيز تمرکز کن.مثلاً اگر به رنگ دوژاکت مختلف نگاه مي کند، تو نيز واقعاً به آن دو رنگ فکر کن.اگر مدل دوژاکت مختلف را با هم مقايسه مي کند و «تن خور»آنها را روي بدن خودش امتحان مي کند تو نيز به آنها نگاه کن گويي که قرار است براي اين کار و ارائه نظر حرفه اي خود درباره ي آن ژاکت ها دستمزد بگيري.با اين کار بزودي با سطح خودآگاهي او همراهي خواهي کرد گويي او را از خودش بيرون کشيده اي.قول مي دهم مي تواني اين کار را بکني!
گوشي را گذاشتم و مشتاقان منتظر ماندم تا نتيجه را به من خبر دهد.
کمي بعد هرب از تلفن همراه خود به من زنگ زد و گفت:«جوي پاي صندوق است و دارد پول لباس هايش را پرداخت مي کند.خواستم يک لحظه سريع زنگ بزنم و بگويم که موفقيت آميز بود!اولش مي خواستم فرياد بزنم و از مغازه فرار کنم.اما تمرکز کردن را تمرين کردم و سعي کردم افکار و حرکات او را درک کنم.چيزي نگذشت که احساس عجيبي به من دست داد.احساس کردم به او نزديک تر شده ام. علاوه بر آن خيلي هم به من خوش گذشت. همسرم مي توانست ببيند که از خريد کردن با او لذت مي برم. فکر کنم کمي شوکه شده بود.ناگهان خيلي با من مهربان شد و هر بار که از اتاق پرو بيرون مي آمد مرا مي بوسيد.قسم مي خورم هر دويمان تحريک شده بوديم.
ادامه داد:«حالا داريم به خانه برمي گرديم.جوي پيشنهاد داده است که چون بچه ها خونه نيستند و پيش دوستاشون هستند و تا شب هم برنمي گردند،بهتره بريم خونه کمي «دراز بکشيم»و «استراحت کنيم!؟» او قبلاً هيچ وقت از اين جوربازي گوشي هاي و «سربه هوايي ها» نمي کرد اونم اين وقت عصر.فکر کنم عاشق خريد کردن شده ام!
پذيرفتن اين پيشنهاد من ممکن است مستلزم کمي باور و اعتماد از جانب خودتان باشد. اما هرجور که شد، سعي کنيد آن را امتحان کنيد.چنانچه مي خواهيد امتياز بيشتري بگيريد، لباسي را هم شما انتخاب کنيد و به او بدهيد تا پرو کند. حتي اگر از آن خوشش هم نيايد صرف اينکه توجه کرده بوديد صميميت زيادي را ميان شما توليد خواهد کرد.
07 ما را غافلگير کنيد.
ما زن ها دوست داريم مردي که دوستش داريم ما را متعجب و غافلگير کند. چيزي در آن وجود دارد که به نحوي جنسي وتحريک کننده است.چرا که غير منتظره و برنامه ريزي نشده است، درست مثل يک اغوا شدن ناگهاني و از آنجا که ما زن ها معمولاً سعي مي کنيم بيست کار را يک باره با هم انجام دهيم، غافلگير شدن با چيزي دلچسب و خوشايند موجب مي شود احساس کنيم کسي از ما محافظت مي کند.
هنگامي که مردها اين خواسته ي ما را مي شنوند فکر مي کنند بايد با دو بليط مسخره به پاريس يا يک گردنبند طلا يا چيزي پر زرق و برق و گران قيمت ما را غافلگير کنند.اما مردان عزيز: اصلاً اين طور نيست با هرچيزي مي توانيد ما را غافلگير کنيد.با گل به خانه بياييد، ما را با انجام دادن خريدهاي خانه در هنگامي که فرصت انجامش را نداريم غافلگير کنيد. هنگامي که صبح در حمام مشغول دوش گرفتن هستيم با مرتب کردن رختخواب ها غافلگيرمان کنيد.اوقاتي که مي دانيد روز پرکاري را پشت سر گذاشته ايم و احتمالاً وقت يا حوصله ي آشپزي نداشته ايم براي شام از بيرون غذا سفارش دهيد.چنانچه جايي از ما مي شنويد مثلاً از فلان CD خوشمان مي آيد با خريد و هديه کردنش به ما غافلگيرمان کنيد.
و سرانجام توصيه اي فوق العاده:سعي کنيد با به کار بستن و عمل کردن به ايده ها و نظرات جالبي که در اين مقاله آموخته ايم نيز ما را غافلگيرسازيد!
هفت مورد فوق تنها بخشي کوچک از فهرست سرمايه گذاري هاي کوچک (که سودهاي کلاني را براي تان به همراه خواهد آورد!)را تشکيل مي دهند.به ياد داشته باشيد از نامزد/همسرتان بخواهيد تا موارد مشخص خود را به اين فهرست اضافه کند.
اما چرا بايد اين فهرست و نيز تمامي اطلاعات ارائه شده در اين مقاله را جدي بگيريد؟ چرا بايد آن ها را امتحان کنيد؟ زيرا که اين کار نشان دهنده ي تعهد شما به ازدواج و نامزد/همسرتان مي باشد.
آنچه زن ها دوست دارند مردها بدانند:
تعهد واقعي يک حلقه ي ازدواج،عقدنامه يا سند ازدواج يا سال هايي نيست که با يکديگر زندگي کرده ايد.بلکه رفتار شماست در يک يک روزهاي زندگي تان، با فردي که دوستش داريد.
متوجه شده ام که مردها اغلب به تعهد به عنوان يکي موضع دروني يا يک تصميم قلبي مي نگرندـ بدين معنا که در قلب خود پاي بند زني باشند يا پاي بند باشند که از او و خانواده شان حمايت و مراقبت کنند.يا...اين در حالي است که زن ها که ابرازگر و خلاق هستند هر روزه به دنبال نشانه هايي دال بر تعهد و پاي بندي همسرشان به آن ها و زندگي خانوادگي شان مي گردند و از اين نشانه ها به عنوان مدرکي دال بر عشق و محبت شوهرشان و نيز محبوبيت خود استفاده مي کنند.
تعهد واقعي موقعيتي ايستا و ثابت (استاتيک)نيست.بلکه رفتاري است که در لحظه لحظه ي زندگي پيشه ي خود مي سازيد.هربار که عشق خود را ابراز مي کنيد،تعهد و پاي بندي دروني خود را نشان داده ايد.هربار که از خود مي پرسيد:«چگونه مي توانم دل و جان همسر خود را سيراب سازم؟»اين تعهد دروني را در خود تقويت و تحکيم کرده ايد.هرچه اين تعهد دروني به واسطه ي ابراز عشق و محبت هاي شما رشد مي کند و مستحکم تر مي شود،شما و نامزد/همسرتان احساس ارتباط و صميميت بيشتري را نسبت به يکديگر در خود احساس خواهيد کرد.
نتيجه اين که:عشق بازي فقط دراتاق خواب نيست که به وقوع مي پيوندد. هر بار که انتخاب مي کنيد به همسرتان توجه کنيد، از او قدرداني کنيد و با مهرباني او را لمس کنيد و نوازش دهيد به او عشق ورزيده ايد.با اين توصيف، عشق بازي واقعي هميشه از قلب شما آغاز مي گردد.شايد گاهي اوقات به بستر منجر شود و شايد نشود.اما هر بار که قلب معشوق تان را سيراب مي سازيد عشق بيشتري را براي هر دوي تان خريداري کرده ايد و اين همان چيزي است که از شما به معناي واقعي کلمه يک «معشوق» واقعي مي سازد.
آنچه زن ها دوست دارند مردها درباره ي ارتباط و روابط بدانند:
هيچ چيز ناراحت کننده تر و عذاب آورتر از اين نيست که در برابر فردي که بيش از هر کس ديگري در اين دنيا دوستش داريد نشسته باشيد و ناگهان دريابيد که نمي توانيد بدون تنش، ناراحتي، اوقات تلخي يا عصبانيت با او حرف بزنيد.چنانچه تا به حال عاشق شده ايد، حتماً با اين احساس آشنا هستيد: از خودتان مي پرسيد:«چرا بايد اينقدر سخت باشد؟ اگر اين قدر همديگر را دوست داريم پس چرا نمي توانيم يکديگر را درک کنيم؟»
سي سال گذشته ي زندگي خود را صرف يافتن پاسخ و پرسش فوق نموده ام. حقيقت آن است که عاشق شدن، همبستر شدن و رابطه ي جنسي برقرار کردن و به يک خانه نقل مکان کردن همه و همه بسيار ساده هستند.اين درحالي است که ايجاد تفاهم، هماهنگي، هارموني و همدلي مستمر و مداوم مستلزم تحمل سختي ها و دشواري هاي بسيار است.بسياري از مشکلات، درگيري ها، اختلاف سليقه ها، تضادها و نزاع هاي خانوادگي ناشي از آن هستند که زوج ها هنوز به درستي نمي دانند چگونه به نحوي مؤثر با يکديگر حرف بزنند.ما همگي سخت تلاش مي کنيم اما بيشتر وقت ها موفق نمي شويم.پس حيران مي مانيم که آيا زماني خواهد رسيد يا اصولاً امکان آن وجود دارد که مردها و زن ها زبان يکديگر را بياموزند يا خير.
منبع:رازهايي درباره زنان